اقتداء كردن نشسته و خوابيده، به نشسته و خوابيده، به خوابيده ضرر ندارد.
مسأله 2
اقتداء متوضّى به متيمّم يا به صاحب جبيره يا به كسى كه به سبب عذر با نجاست بدن يا لباس، نماز مىخواند ضرر ندارد بلكه ظاهر جواز اقتداء به مسلوس و مبطون و جواز اقتداء طاهره به مستحاضه است.
مسأله 3
اقتداء كردن در ركعت سوم يا چهارم به امامى كه حمد و سوره را نمىتواند درست بخواند، ضرر ندارد بنا بر اقوى. و هم چنين هر گاه كسى اذكار واجبه و مستحبه را نمىتواند درست بخواند و لكن حمد و سورهى او صحيح است، اقتداء به او از اول نماز ضرر ندارد.
مسأله 4
كسى كه آيهاى از آيات حمد و سوره يا كلمهاى از آن را مثلًا نمىتواند صحيح اداء كند، جايز نيست اقتداء كند به كسى كه آيه يا كلمهى ديگر آن را نمىتواند صحيح اداء كند و اگر همان كلمه يا آيه را كه امام غلط مىگويد، مأموم نيز همان را صحيح اداء نكند، دور نيست اقتداء به او جايز باشد هر چند خلاف احتياط است بلكه احتياط به ترك اقتداء به او به وجود امام صحيح القراءه، ترك نشود. و هم چنين دور نيست جواز اقتداء، با اختلاف در جاى غلط نيز در صورتى كه مأموم در جاى غلط امام، قصد فرادى كند و بقيهى قرائت را خودش بخواند. لكن خلاف احتياط است بلكه با وجود امام صحيح القراءة ترك اين احتياط نكند.
مسأله 5
جايز است اقتداء كردن به امامى كه نتواند حروف را به كمال فصاحت اداء كند اگر قرائت او صحيح باشد هر چند مأموم از او افصح باشد.
مسأله 6
كسى كه قرائت او صحيح نيست اقتداء كردن بر او واجب نيست هر چند احوط است. بلى، كسى كه قادر باشد بر تعلّم و وقت تعلّم مضيّق شود، اقتداء بر او واجب است.
مسأله 7
جايز نيست اقتداء غير گنگ به گنگ، هر چند مأموم صحيح القراءه نباشد. بلى، اقتداء گنگ به گنگ، جايز است اگر چه احوط ترك آن است خصوص با وجود امام غير گنگ بلكه احتياط در اين صورت ترك نشود.
مسأله 8
جايز است امامت زن براى زن و جايز نيست براى مرد و خنثى.
مسأله 9
جايز است امامت خنثى براى زن، نه براى مرد و خنثى.
مسأله 10
جايز است امامت غير بالغ براى مثل خود.
مسأله 11
احوط امامت نكردن كسى است كه جذام يا برص داشته باشد. و كسى كه حدّ شرعى خورده بعد از توبهى او. و كسى كه بدوى باشد مگر براى امثال خودشان بلكه مطلقاً، هر چند اقوى جواز امامت آنها است مطلقاً.
مسأله 12
معنى عدالت امام، آن است كه ملكهى راسخه داشته باشد كه بتواند اجتناب كند از گناهان كبيره و از اصرار بر صغائر و از منافيات مروّت، كه ارتكاب آن دلالت كند بر بىمبالاتى به دين. و كفايت مىكند حسن ظاهرى كه كاشف ظنّى باشد از وجود