ارزيابى تفسير سوم پلوراليسم دينى<p /> - کاوش ها و چالش ها نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کاوش ها و چالش ها - نسخه متنی

محمد تقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ارزيابى تفسير سوم پلوراليسم دينى

براى بررسى اين تفسير از پلوراليسم دينى، چاره اى جز اين نيست كه مبناى معرفت شناختى آن را مورد بحث و دقت قرار دهيم. براى اين منظور، ابتدا بايد توجه كنيم كه در مقوله معرفت شناسى، ما با اين سؤالات مواجهيم:

1ـ آيا، همان گونه كه پوزيتويست هاى افراطى ادعا مى كنند، گزاره هايى كه از يك واقعيت حسى و تجربى حكايت نمى كنند، بى معنا هستند؟

2ـ آيا گزاره هايى كه مشتمل بر مفاهيم ارزشى هستند و بايد و نبايد و خوب و بد را مطرح مى كنند، متصف به صدق و كذب نمى شوند و حق و باطل در مورد آنها مطرح نيست؟

3ـ آيا به طور عموم، هر معرفتى، چه در زمينه بايدها و نبايدها و چه در زمينه هست ها و نيست ها، نسبى است و هيچ گزاره مطلق و ثابت و يقينى نداريم؟ يا اين گونه نيست و ما مى توانيم هم در زمينه هست ها و هم در زمينه بايدها يقينياتى داشته باشيم؟

4ـ در خصوص معرفت دينى، آيا معرفت دينى يقينى و ثابت و مطلق داريم؟ يا همه معرفت هاى دينى تابع برداشت و به اصطلاح، قرائت هاى ماست؟ اين بحث، همان بحث هرمنوتيك و تفسير هرمنوتيكى متون دينى است.

براى بررسى صحت و سقم تبيين سوم از پلوراليسيم دينى، بايد پاسخ سؤالات فوق روشن شود، كه ان شاء الله در بحث آينده به آن خواهيم پرداخت.

مروري دوباره بر انگيزه رواني طرح تفكر پلوراليسم

در جلسه گذشته اشاره كرديم كه يكى از انگيزه هاى طرح تفكر پلوراليسم و گرايش به آن، انگيزه روانى است كه در ذهن بسيارى از افراد و به خصوص جوانان مطرح مى شود. وقتى آنان مى بينند در دنيا مذاهب و اديان مختلفى وجود دارند و افرادى هم با كمال خلوص و از سر صدق و راستى به آنها گرايش پيدا مى كنند و دستورات دينيشان را دقيقاً عمل مى كنند، اين سؤال بر ايشان پيش مى آيد كه آيا ممكن است همه اين مردم به جهنم بروند و تنها يك عده قليلى كه مسلمان هستند، آن هم گروه خاصى از مسلمانان (شيعه)، به بهشت بروند؟ به خصوص با توجه به اين كه در بين شيعيان هم آن تعدادى كه يقيناً مى توانيم بگوييم به بهشت مى روند كسانى هستند كه يا گناه نكرده اند و يا در صورت ارتكاب گناه، بعداً توبه كرده باشند. از آن جا كه اين مطلب نوعاً براى افراد بسيار بعيد مى نمايد و نمى توانند آن را قبول كنند، لذا اين مسأله زمينه مى شود كه اين فكر در ذهن آنان تقويت شود كه پيروان ساير اديان هم، لا اقل آنهايى كه به دين خود پاى بندند و به دستورات آن عمل مى كنند، اهل نجاتند و به بهشت خواهند رفت.

در جلسه قبل توضيح داديم كه براى رفع اين استبعاد بايد به اين نكته توجه نماييم كه وقتى مى گوييم: «تنها دين حق، دين اسلام است و پيروى از آن موجب سعادت و نجات انسان مى گردد.» معناى اين سخن و لازمه آن، اين نيست كه همه انسان هاى ديگر به جهنم مى روند. انسان هاى ديگر را به طور كلى مى توان به دو دسته تقسيم كرد. ـ البته اين كه كدام يك از اين دو دسته اكثريت را دارند و كدام يك اقلبيت هستند، يك بحث آمارى است كه ارتباطى به بحث ما ندارد ـ اين دو دسته عبارتند از: 1ـ افرادى كه براى شناختن حق تلاش كرده اند و واقعاً مى خواسته اند به آن برسند، ولى به هر دليلى نتوانسته اند به آن دست پيدا كنند. 2ـ كسانى كه با وجود فراهم بودن شرايط تحقيق براى آنان، در صدد يافتن حق بر نيامده اند و يا با وجود آن كه تشخيص داده بودند اسلام حق است، نخواسته اند آن را بپذيرند. آن كسانى كه به جهنم مى روند همين گروه دوم هستند، اما گروه اول كه در جستجوى دين حق تلاش كرده اند ولى در تشخيص آن دچار اشتباه شده و از رسيدن به آن بازمانده اند، به گونه ديگرى با آنان رفتار خواهد شد. اينان، كه در علم فقه و كلام اصطلاحاً به آنها مستضعف ـ منظور مستضعف فكرى است ـ گفته مى شود در صورت عمل به همان حقايقى كه با عقل خود يا از طريق تعاليم يك دين خاص به آن دست يافته اند، پاداش كار نيك خود را دريافت خواهند كرد. البته اين كه آيا در قيامت اين افراد را در درجات پايين بهشت جاى مى دهند يا عالم واسطه اى غير از بهشت و جهنم است يا در همان قيامت صحنه امتحانى براى اين قبيل افراد بر پا مى كنند، مسائل ديگرى است، ولى به هر حال اين دسته، معذب به عذاب ابدى نمى شوند.

/ 40