تا اين جا خلاصه بحث اين شد كه اولاً اصل تعريف جاذبه و دافعه در اسلام را بيان كرديم. همچنين گفتيم جاذبه و دافعه ممكن است مربوط به يك شيىء، يك شخص يا يك عقيده و فكر باشد. اسلام را هم گفتيم مجموعه اى از عقايد، ارزش ها و احكام است و جاذبه و دافعه در اسلام مى تواند مربوط به هر كدام از اين سه حوزه باشد، و بعد بحث را بر روى جاذبه و دافعه مربوط به قوانين و احكام اسلام متمركز كرديم. در اين قسمت گفتيم اسلام، هم احكامى دارد كه مطلوب افراد است و انسان ها نوعاً به آن گرايش دارند، و هم قوانينى دارد كه بسيارى از افراد تمايلى به آنها ندارند و بر ايشان دافعه دارد. عطر زدن، مسواك كردن، نظافت و پاكيزگى، خوش اخلاقى، صداقت، امانت، عدالت و احسان، از جمله چيزهايى هستند كه اسلام به آنها دستور داده و براى نوع افراد هم جاذبه دارد. روزه گرفتن، امر به جنگ و حضور در جبهه، پرداخت ماليات هايى نظير خمس و زكات نيز از جمله مواردى هستند كه در زمره قوانين اسلام وجود دارند ولى افراد نوعاً ميانه خوبى با آنها نداشته و برايشان دافعه دارد. در ادامه، به موضوع و سؤال اصلى بحث پرداختيم كه دستور اسلام به مسلمانان، در مورد برخورد با ديگران چيست؟ آيا مى گويد مسلمان ها هميشه بايد رفتارشان با ديگران محبت آميز بوده و به آنان لبخند بزنند و از اهرم جاذبه استفاده كنند يا در مواردى هم رفتار همراه با خشونت و دافعه را توصيه كرده است؟ با توضيحاتى كه داديم، معلوم شد هر دو نوع رفتار در ضمن تعاليم اسلام توصيه شده و گر چه مواردى كه رفتار مسلمانان نسبت به ديگران بايد ماهيت دفعى و خشونت آميز داشته باشد بسيار كم هستند، اما به هر حال چنين مواردى وجود دارند. نمونه هايى از اين موارد را ان شاء الله در جلسه آينده ذكر خواهيم كرد.