آلودگى هاى اخلاقى و فرهنگى در دنياى امروز به قدرى شديد و وخيم است كه حتى خود غربى ها هم به تنگ آمده و فريادشان بلند است، كه حتماً خود شما بهتر و بيشتر از بنده اطلاع داريد و من در اينجا فقط به يك مورد، به عنوان مشت نمونه خروار، اشاره مى كنم:در قرآن كريم موضوعى مطرح شده كه برخورد قرآن با آن بسيار شديد است و آن، داستان قوم لوط است. قرآن، قوم لوط را، كه مرتكب آن عمل شنيع مى شدند و مبتلا به اين اخلاق بسيار زشت بودند كه به جاى ارضاى غريزه جنسى از طريق جنس مخالف، به هم جنس خود اكتفا مى كردند، به سختى ملامت كرده و عمل آنان را در نهايت زشتى توصيف مى كند: «اِنَّكُمْ لَتْأتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا اَحَدٌ مِنَ الْعَالَمِينَ (1)؛ شما به كارى زشت مى پردازيد كه هيچ يك از مردم زمين در آن، بر شما پيشى نگرفته است.» در نهايت هم به علت اصرار بر اين كار بسيار زشت و گوش ندادن به نصيحت ها و انذارهاى حضرت لوط (عليه السلام) عذاب بر آنان نازل گرديد و همگى ايشان را نابود كرد. اين قصه مربوط به يك شهر كوچك در گوشه اى از دنيا و با مردمى محدود، آن هم در چند هزار سال قبل است، اما امروز شما نگاه كنيد در دنيا چه خبر است. طبق آمارى كه خود غربى ها داده اند، بيش از پنجاه درصد شخصيت هاى برجسته كشورهاى دنيا، به اين عادت زشت اخلاقى آلوده هستند. كار به جايى رسيده كه علناً در خيابان ها راه مى افتند و به طرفدارى از هم جنس بازان تظاهرات و راهپيمايى مى كنند. در برخى از اين كشورها، مجلس نمايندگان آنها با تصويب موادى در اين باره، آن را قانونى اعلام كرده و رسماً بر آن صحّه گذاشته اند. امروز در بسيارى از كشورهاى دنيا، هم جنس بازان باشگاه ها و كلوپ ها و مراكز فرهنگى و كتابخانه و مجلّات مخصوص دارند. من اگر خودم از نزديك نديده بودم باور نمى كردم. در يكى از سفرهايم كه براى سخنرانى در فيلادلفياى آمريكا به اين كشور مسافرت كرده بودم، فرصتى بود تا بازديدى از برخى شهرهاى آن و از جمله واشنگتن داشته باشم. با يكى از آقايانى كه فعلاً معاون وزير هستند سوار ماشين بوديم، رسيديم به چهار راهى كه كتابخانه بسيار مجللّ و زيبايى در كنار آن ديده مى شد. من گفتم خوب است بازديدى از اين كتابخانه داشته باشيم. آن آقا گفت نه، صلاح نيست اين جا پياده شويم. وقتى از علت آن سؤال كردم، گفت اين كتابخانه هم جنس بازهاست و اگر ما اين جا پياده شويم متّهم خواهيم شد. سر همان چهارراه مردهاى زيادى را ديدم كه لباس هاى زنانه و كوتاه پوشيده بودند و با سر و وضع آرايش كرده، خودشان را عرضه مى كردند. اين وضع دنياى امروز است. زهى بى شرمى و وقاحت! حال شما تصوّر كنيد كه با استفاده از فن آورى ارتباطات و شبكه اينترنت، چقدر سريع و ساده مى توان اين ويروس خطرناك اخلاقى را شايع كرد. بى جهت نيست كه روان شناسان و متخصصين تعليم و تربيت در كشورهاى غربى، اعلام خطر مى كنند و نسبت به آشنايى كودكان با مطالب غير اخلاقى و ديدن صحنه هاى بسيار مستهجن از طريق اينترنت هشدارهاى جدّى مى دهند. امروز هاليوود با استفاده از تكنيك ها و فن آورى هاى پيشرفته، فيلم هايى پركشش و با ظاهرى بسيار جذاب مى سازد و به سراسر دنيا منتشر مى كند كه ضد اخلاقى ترين كارها در آنها تبليغ مى شود. و اى كاش فسادها به همين جا ختم مى شد، اما خطر مهم ترى كه وجود دارد خطر فكرى است. همان طور كه فسادهاى اخلاقى دنياى امروز بى سابقه است، فسادهاى فكرى هم كه امروز در دنيا رواج پيدا كرده تا به حال توسط هيچ شيطانى مطرح نشده است. اگر ابليس بزرگ ترين عامل فساد فكرى و عقيدتى بشر از ابتداى خلقت حضرت آدم (عليه السلام) تاكنون بوده، امروز او هم از مطالب و شبهات گمراه كننده اى كه برخى شياطين انس مطرح كرده اند انگشت تعجب به دهان گرفته است! آن چنان جوّى ساخته و حاكم كرده اند كه اگر كسى بگويد به چيزى يقين دارم، مى گويند عجب انسان احمق و نفهمى است! آرى، افتخار بشر و به اصطلاح عالمان امروز اين است كه بگويند: در همه چيز شك و ترديد دارم و هيچ چيز يقينى و ثابت و مطلقى در عالم وجود ندارد و قابل اثبات نيست!_______________(1). عنكبوت / 28.