بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
و فقهاى اسلامى دارد.آن چه كه بنظر مىرسد اينست كه با توجه به مجموع سيستم قانونگذارى اسلام راه دومى منطقىتر مىباشد، زيرا:أولا- خود قاعده لا ضرر و لا ضرار به همين شكل در منابع اسلامى وارد شده است و همين راه دوم را تأييد مىكند و كلمه «لا» مىرساند كه حقوق اشخاص تا آنجا كه حال تزاحم و اضرار پيدا نكرده است مشروع مىباشد چون روشن است كه كلمه «لا» نمىگويد ضرر و اضرار در خارج وجود ندارد زيرا اين يك امر محسوس است كه افراد انسانى مىتوانند به خود ضرر برسانند. پس آن چه كه مقصود از قاعده مزبور است نفى آن حكم است كه حقى را اثبات كند و آن حق به جهت گسترش خود موجب اضرار به ديگرى بوده باشد.ثانيا- شخص متضرر نيز يكى ديگر از افراد جامعه بوده و مشمول همان مقررات و قوانين است كه به صاحب حق مزبور شامل است و در هيچ يك از حقوق طرفين از نظر اسلامى ترجيحى بر ديگرى وجود ندارد. نتيجه چنين مىشود كه قانونگذار اسلام با نظر به ارتباط زندگانى انسانها با هم كه منشأ تزاحم حقوق خواهد گشت به وضع قانون پرداخته است.