بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
از اين معنى مىتوان استفاده كرد كه: مسأله نجاست ذاتى آنها مصطلح فقهى، منظور پيشوايان ما نبوده است. ممكن است گفته شود: پيشوايان احكام نجاست را گوشزد مىكردند، مانند اين كه در آبى كه يهود يا نصرانى دست برده است نمىتوان دست داخل كرد، يا اگر دستت را در آن آب داخل كردى آن را بشوى.پاسخ اين توهم اينست كه اكتفاء به احكام نجاست در سائر موارد كه داراى يك جهت بوده است دور از منطق نيست، و اما در مورد بحث ما كه نجاست داراى دو عنوان ذاتى و عرضى است اكتفاء به حكم، دور از قواعد قانونگذارى عقلائى است، زيرا مكلفين نخواهند دانست كه لزوم شستن دست براى نجاست ذاتى است يا عرضى.دليل دوم- چون اهل كتاب و ساير فرق غير اسلامى از نجاسات معينه در شرع اسلامى اجتناب نمىكردند، لذا هيچ دليل اطمينان آورى وجود ندارد كه اثبات كند منظور اين روايات نجاسات عرضى نبوده است و به همين جهت است كه محقق بزرگ، حاج آقا رضا همدانى مىگويد:«اين روايات هيچ گونه تلازمى با نجاست ذاتى اهل