بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
را يا سراغ نداريم يا اين كه بسيار در اقليت مىباشند. اگر چنين طايفهاى وجود داشته باشد و اعتقادى را كه ابراز مىدارند ناشى از اشتباه و بىاطلاعى و تفسير نظرى اصول اسلامى نباشد مىتوان گفت آنان خارج از اسلاماند و از آن طرف در دورانهاى حكومت بنى اميه و گروهى از بنى عباس مخصوصا در زمان معاويه و يزيد و متوكل عباسى كه ناصبى بودنشان مورد ترديد نيست و اغلب مردم به پيروى از تبليغات آنان ضد اهل بيت (عليهم السلام) شده بودند مدارك اطمينانبخشى نداريم كه اثبات كند امامان و افراد شيعه با آنان معامله نجاست كردهاند. و بعضى از روايات كه در باره نجاست ناصبىها وارد شده است مبهم بوده و نظر به حالت پليدى روانيشان دارد، مخصوصا با در نظر گرفتن طهارت اهل كتاب كه بكلى با اصول اسلامى مخالفند، نجاست ناصبى دور از تحقيق فقاهى خواهد بود. خلاصه ضابطه كلى در محسوب شدن گروهى از اسلام اينست كه اصلى را منكر نباشد كه لازمه آن انكار عمدى رسالت پيغمبر و قانون ثابت شدهاش بوده باشد، به همين جهت است كه چون در فرق اسلامى هيچ فرقهاى با اين گونه انكار وجود ندارد لذا همه آنان مسلمان مىباشند. و هم چنين گروه مجسمه، آنان كه خدا را جسم مىدانند