مقدمه مترجم
امروزه، در علم حقوق، قانونى را مترقّى مىدانند كه اثر بهترى داشته، و بتواند جنايات را به حدّاقلّ ممكن برساند.به همين علّت، ما قوانين و مقرّرات مكتب مقدّس اسلام را با قوانين مكتبهاى حقوقى جهان مورد مقايسه و بررسى قرار مىدهيم، و از خواننده گرامى مىخواهيم كه بىطرفانه قضاوت كند، و پيش از اينكه اسلام را يك آئين آسمانى بداند، آنرا يك مكتب حقوقى كامل به شمار آورد، بطور مثال: قانون اسلام مقرّر مىدارد كه تحت شرايطى مجازات دزد بريدن چهار انگشت دست اوست، ولى قانون مكتبهاى حقوقى ديگر اظهار مىدارد كه بايد دزد را با زندان و تنبيههاى ديگر كيفر داد.ما خيلى بىطرفانه نتيجه اين دو قانون را مورد بررسى قرار مىدهيم.در تواريخ اسلامى آمده كه: (در ظرف200 سال در سراسر بلاد اسلامى(1) فقط شش مرتبه حدّ دزدى اجرا شد، در صورتى كه دولت آمريكا به تنهائى كه جمعيّتش هم به اندازه جمعيّت مسلمين آن زمان نيست براى رهائى از خطر شش ميليون دزد، 25 سال است كه جهان را به يارى مىطلبد)(2).همچنين (به گزارش واحد مركزى خبر در بن سرقت در ايتاليا نيز مانند ديگر كشورهاى اروپائى رو به افزايش است، طبق گزارش اجلاس سالانه شركتهاى باربرى ايتاليا تنها در سال گذشته تعداد (600) لكوموتيو و اغلب با اشخاص حامل آن در اين كشور به سرقت رفته است، خسارات حاصل از سرقت در اين كشور بالغ بر دو ميليارد مارك تخمين زده شده است)(3).حال خود شما قضاوت كنيد كدام قانون مترقّىتر است، و بهتر مىتواند از جنايات جلوگيرى نمايد؟ آيا قانون خدائى كه انسان را آفريده و يا قانون انسانى كه هنوز خودش را هم نشناخته؟!البتّه، مثال در اين زمينه بسيار است.از جمله قوانين اسلامى، قانون حجاب براى زنان است، قبل از هر چيز بايد تذكّر دهيم كه اسلام، زن را زن مىشناسد، و مرد را مرد، به اين معنى كه تساوى حقوق با عدالت در حقوق فرق دارد، مثلا در قانون ارث كه مرد بايد دو برابر زن ارث ببرد، عدالت مراعات شده، و يا اينكه در مسئله تعدّد زوجات عدالت مراعات شده، و همچنين در مسئله وجوب حجاب براى زن عدالت مراعات شده، زيرا در آفرينش و خلقتش با مرد مساوى نبوده، و از نظر طبيعى با او فرق دارد(4).اصولا تكامل و حفظ شخصيّت حقوقى و حقيقى زن در پياده كردن قوانين مكتب مقدّس اسلام است، اسلام مىخواهد كه زن، انسانى محترم، با شخصيّت و داراى نقش بسيار مهمّى در زندگى باشد از اين رو، تربيت كودكان را كه زيربناى اساسى جهت بناى جامعه است به وى سپرده، به خلاف مكتبهاى ديگر كه با استفاده از سنگر دروغين (آزادى زن) او را عروسكى بازيچه هوى و هوس خود قرار داده و كار را به جائى رسانده كه حتّى در تبليغات كالاها از بدن نيمهعريان زنان استفاده مىكنند، و به عنوان آزادى، آنان را به فحشاء و منكرات مىكشند، به طورى كه (ژان پل سارتر فيلسوف اگزيستانسياليست در سفرى كه به قاهره رفته بود اظهار داشت: به همسرم اجازه مىدهم با هركه دوست داشت روابط جنسى برقرار كند، چنانكه او بخودم همين اجازه را مىدهد، چه تمام ما براى لذّت بردن آفريده شدهايم، و هرگاه خواستيم بايد به سرچشمههاى آن دست يابيم)(5).باز مىبينيم روزنامه اطّلاعات تحت عنوان تظاهرات اعتراضى و هزار زن آلمانى عليه بىبند و بارى جنسى در آلمان چنين مىنويسد:(به گزارش خبرنگار واحد مركزى خبر در بن بيش از دو هزار تن از زنان آلمانى روز شنبه گذشته در مقابل ديوان عالى قضائى آلمان فدرال واقع در شهر كالزوه دست به تظاهرات اعتراضآميز نسبت به عدم حمايت قانونى از نواميس بانوان در جامعه آلمان زدند، ديوان عالى قضائى آلمان چندى پيش رأى دادگاه شهر وپرتال را داير بر شش سال محكوميّت براى يك نقّاش ساختمان به جرم تجاوز به يك دختر كارآموز را مورد تجديد نظر قرار داده، و مرد متجاوز را آزاد كرد، زنان آلمانى در اعتراض به رأى دادگاه و رأى ديوان عالى قضائى آلمان و عدم حمايت قانونى كافى از نواميس خود به هنگام عبور از جلوى ساختمان ديوان عالى قضائى با پرتاب تخم مرغ گنديده به اين ساختمان و نوشتن شعارهائى نظير ما از ناموس خود دفاع مىكنيم به در و ديوار اين ساختمان در مركز شهر و چندين محلّ بدنام و مركز نمايش فيلمهاى زننده و كلوپهاى شبانه حمله كرده، خواستار تعطيل اين مراكز شدند)(6).آيا مىتوان اين طرز شهوترانى حيوانى را آزادى ناميد، آزادى چه زيباست اگر به خود انسان و ديگران صدمه نزند، و از راه خود انحراف نيابد.و شما اى خواهر تا حدودى آزاد هستى كه آزادى ديگران را پايمال نكنى، بىحجابى و بروز زيبائى و حركات دلرباى زن جامعه را منحرف و جوانان را به فحشاء مىكشد، شايد فكر كنى كه اگر جوانى شيفتهات شد، او هرزه و چشمچران است، امّا با اندكى تأمّل علّت چشم چرانى و هرزگى او را مىيابى! عدّهاى مىگويند: ما نمىتوانيم تحت پوشش حجاب باشيم و اين مردانند كه بايد چشم پاك و نجيب باشند، امّا بايد حقيقت را پذيرفت كه اين خلاف طبيعت و سرشت آدمى است بخصوص در جوانان نورسيدهاى كه غرق در شهوات و غرائز سركش بسر مىبرند، آرى نمىتوان گوشت گرم و تازه را مقابل گرسنه گذاشت و به آن گفت: نخور، و نمىتوان پارچه آغشته به نفت و بنزين را مقابل آتش گذاشت و گفت: نسوز!!بيائيد اى خواهران براى حفظ پيوندهاى مقدّس اخلاقى و اجتماعى و كاستن از فحشاء و براى دور كردن نظرهاى شهوتانگيز از خود، بدنتان را بپوشانيد، آخر مگر شما عروسك ديگران هستيد كه خداى نكرده هر جوانى بخواهد از نگاه به سر و صورت و بدنتان لذّت ببرد؟!بيائيد پيرو فكر، انديشه، عقل و منطق از اسلام درس گرفته، و از حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام متابعت كنيم.اى زن به تو از فاطمه عليها السلام اين گونه خطاب استارزندهترين زينت زن حفظ حجاب استخوشبختانه، تا كنون كتابهاى متعدّدى پيرامون شخصيّت زن و مسئله حجاب نوشته شده كه هركدام جنبههائى را مورد بحث و بررسى قرار داده است، از جمله اين مختصرى است كه با بيانى شيوا و دلپذير به گوشههائى از همين مسئله پرداخته و اين يكى از ويژگيهاى حضرت آيتالله العظمى سيد محمّد حسينى شيرازى است كه در سطحهاى مختلف كتابهاى سودمند و نافعى نوشته و مىنويسد، و اين جزوه گرچه مختصر و به اصطلاح (ساندويچى) است، امّا با سبك سليس و جذّاب و با شواهد، آمار، مثال، و داستانهاى آموزندهاى كه دارد غنى مىباشد، بطورى كه شنونده را بر التزام به امور و تعاليم تربيتى و دينى ترغيب مىنمايد.در اين جزوه، دلايل قانعكننده پيرامون حجاب آمده، به طورى كه به شبهات و اشكالاتى كه استعمار فرهنگى در اذهان جوانان مسلمان پديد آورده پاسخ كافى داده، و روح اسلام اصيل را در جوانان مىدمد. اميد است كه انشاءالله مورد رضاى خدا، و حضرت ولىّ عصر ارواحنا فداه، و استفاده همگان و بويژه بانوان و دوشيزگان قرار گيرد، به اميد اينكه گامى به سوى جامعه اسلامى برداشته، و به حقايق اسلامى، بيش از بيش آشنا شويم.قم محمّد باقر موسوى فالى2 شعبان 1400(1). آن زمان دولت بزرگ اسلام از شمال نيمى از شوروى و اروپا و از جنوب تا ميانههاى آفريقا، و از مشرق تا اندونزى و مالزى و از مغرب تا مراكش و اسپانيا را شامل مىشد.(2). العقوبات فىالاسلام، سيد صادق شيرازى: ص24.(3). رزونامه كيهان صادره در 1360/8/26 شماره (11435).(4). براى توضيح بيشتر به كتابهاى (نظام حقوق زن در اسلام) نوشته استاد شهيد مرتضى مطهّرى و (المرأة المسلمة) نوشته فريد وجدى، مراجعه شود.(5). الاسلام والايديولوجيات المناوئة: ص37.(6). روزنامه اطلاعات صادر در روز سه شنبه 1360/8/26 شماره 16578 ص1.