آزادى به شيوه غربى - نکاتی از شخصیت اسلامی زن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نکاتی از شخصیت اسلامی زن - نسخه متنی

سیدمحمد حسینی شیرازی‏؛ مترجم: محمدباقر موسوی فالی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آزادى به شيوه غربى

زنان در پرتو اسلام با سعادت و رفاه زندگى مى‏كردند، حقوق و مسئوليّتهائى داشتند، و خلاصه كمبودى در كار نبود، تا اينكه تمدّن غربى آمد، و زن را محروم از دو حق ديد:

(يك) آزادى بى قيد و شرط كه زن را در همه چيز از جمله در رفت و آمد به كاباره‏ها، سينماها، استخرها، و مدارس مختلط آزاد نمود، همچنين حقّ بى‏بند و بارى، بى‏حجابى، حضور در مجالس فساد و آزادى در لذّتهاى مبتذل را به زنان واگذاشت، و از طرفى هرگونه دعوت به وقار، حشمت، حياء، عفّت، فضايل انسانى و اخلاق پسنديده را ارتجاعى و منافى با آزادى شناخت.

(دو) حقّ دخالت در فعاليّتهاى سياسى، مثل رياست جمهورى، وزارت، استاندارى، شهردارى و غيره... به اين دليل كه چرا زن از اين مناصب محروم باشد، حال آنكه هيچ فرقى با مرد ندارد؟ آيا اين محروميّت ركود، و بازگشت به قرون جاهلى تاريك نيست، حال آنكه دوران معاصر دوران علم و پيشرفت است؟!

ما مى‏خواهيم اين باصطلاح دو حق!! را انتقاد كنيم و فعلا نمى‏خواهيم بگوئيم كه حق اول فساد و بدبختى است، نه حقّ و آزادى و اينكه حقّ دوّم دروغ و فريبكارى است چون موافق با طبيعت عاطفى زن نبوده، و خود امّتهائى كه دعوت به سوى آن دارند آن را تحريم مى‏كنند، و زن را قابل اين مناصب نمى‏دانند و لذا آيزنهاور، خروشچف، مكميلان، دگل، روزولت، چرچيل، استالين و ديگر رؤسا و سردمداران اين امّتها هيچكدام زن نبودند.

بلكه مى‏خواهيم يك واقعيّت را بيان كنيم، كه فعلاً زن در پرتو قوانين غربى به كجا رسيده؟ آنهم بعد از اينكه كمال احترام و آزادى شايسته را در پرتو قوانين اسلامى داشت، تا ببينيم كه در اثر قوانين و مقرّرات كفر، چگونه زن و بدنبال او زندگى خانوادگى سقوط كرده و از هم پاشيده شد.

و سپس اين سؤال را از حاميان غرب مى‏پرسيم: كه آيا زن در پرتو قوانين خود ساخته شما رفاهيّت بيشتر و سعادت و زندگى بهترى دارد، يا در پرتو اسلام؟

خوشبختانه عدّه‏اى از غربيان، منصفانه به مقام زن در اسلام شهادت مى‏دهند.

مثلا آقاى (سيديو) مى‏گويد: (قرآن كه قانون اساسى مسلمين است مقام زن را بجاى اينكه پائين آورد، بالا برده است، و (محمّد) سهم دختر را در ارث معادل نيمى از سهم برادرش قرار داده، با وجودى كه دختران قبل از اسلام هيچ حقّى از ارث نداشته‏اند)(1).

و آقاى (گوستاولوبون) مى‏گويد: (اسلام مقام اجتماعى و شخصيّت زن را به جاى پائين آوردن خيلى بالا برده، بخلاف ادّعاى بسيارى كه خلاف اين شده، و قرآن بهتر از قوانين اروپائى ما حقوق ارث به زنان اختصاص داده، بنا بر اين اينجا مى‏توانيم گفته‏مان را تكرار كنيم كه: اسلامى كه بسيار مقام زن را بالا برده از پائين آوردن شخصيّت او مبرّاست، و نه تنها اسلام مقام زن را بالا برده، بلكه اضافه بر اين اسلام اوّلين دينى است كه چنين كرده، به اين دليل كه تمامى اديان و امّتهائى كه قبل از عربها آمده‏اند، نسبت به زن بدى كرده‏اند)(2).

(1). براى تفصيل بيشتر به كتاب (الاسلام بين الانصاف والجحود) مراجعه شود.

(2). مصدر سابق.

/ 19