توبه از گناهان واجب است و هر مسلمان بايد بى درنگ از گناه خود پشيمان شده، توبه كند و اگر موفق به توبه نشود و از دنيا برود، در صحنه قيامت با گناهان بسيار خود رو به رو خواهد شد و هيچ گريزگاهى نخواهد داشت.انسانى كه غيبت مىكند، مرتكب گناهى بزرگ شده و بر او واجب است كه بلافاصله توبه كند.پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: من اغتاب اخاه المسلم بطل صومه و نقض وضوؤه فان مات و هو كذلك مات و هو مستحل لما حرم الله.(39)هر كس از برادر مسلمانش غيبت كند، روزه اش باطل مىشود و وضويش از بين مىرود؛ پس اگر در اين حالت بميرد، در حالى مرده است كه حلال شمرنده حرام الاهى است.استحلال و استغفار: «استحلال» به اين معنا است كه شخص غيبت كننده، نزد كسى كه از او غيبت كرده است برود و از او حلاليت بطلبد، و «استغفار» يعنى كه شخص غيبت كننده پس از ارتكاب غيبت، از خداوند آمرزش بخواهد.فقيهان درباره حكم «استحلال و استغفار» از غيبت، احتمال هايى را مطرح كرده اند؛ از جمله اين كه اگر بر «استحلال» مفسده اى مترتب نباشد و دشمنى و كدورتى پديد نياورد يا آن را بيش تر نكند، بايد انجام شود؛ اما اگر موجب مفسده اى شود، فرد فقط بايد استغفار كند چه بسا اگر غيبت كننده به قصد طلب حلاليت، رفتار ناشايست خود را براى كسى كه از او غيبت كرده، بازگويد، بذر دشمنى و كينه را در دل او بكارد. به هر حال، از نظر فقهى احتياط آن است كه از شخصى غيبت شده، استحلال كند تا توبه او مقبول افتد.برخى فقيهان شرط قبولى توبه را استحلال مىدانند؛ بر اين اساس، شخص غيبت كننده بايد از كسى كه غيبتش را كرده، حلاليت بطلبد و تا آن شخص او را نبخشايد، آمرزيده نمىشود.از پيامبر گرامىصلّى الله عليه وآله وسلّم نقل شده است: يا اباذر! اياك و الغيبه و الغيبه لاتغفر حتى يغفرها صاحبها.(40)اى اباذر! از غيبت بپرهيز غيبت آمرزيده نمىشود، مگر اين كه شخص غيبت شده آن را ببخشد.و اما صاحب الغيبه فيتوب فلايتوب الله عليه حتى يكون صاحبه الذى يحله.(41)غيبت كننده توبه مىكند خداوند توبه او را نمىپذيرد تا شخص غيبت شده، او را ببخشد.در بعضى روايات آمده است كه خداوند، مؤمنى را پس از توبه عذاب نمىكند، مگر دو كس را كه يكى از آن دو، غيبت كننده است، و اين شايد درباره غيبت كننده اى باشد كه غيبت شونده از او نگذشته است.در روايات ديگر، نه تنها قبولى توبه با عفو و حلاليت رابطه مستقيم دارد، بلكه قبولى اعمال نيك انسان نيز به حلال كردن كسى كه از او غيبت شده، وابسته است.رسول گرامى صلّى الله عليه وآله وسلّم مىفرمايد: من اغتاب مسلما او مسلمه، لم يقبل الله تعالى صلاته و لا صيامه اربعين يوما و ليله الا ان يغفر له صاحبه.(42)كسى كه از مرد يا زن مسلمانى غيبت كند، خداوند نماز و روزه اش را تا چهل روز و شب نمىپذيرد، مگر اين كه فرد غيبت شده او را ببخشد.اين روايت به آن معنا است كه عبادت هاى او سازندگى ندارد و در او نورانيتى پديد نمىآورد، نه آن كه تكليف نماز و روزه از گردن او ساقط شده باشد.در روايات ديگرى عنوان شده است كه بايد براى شخص غيبت شونده، از درگاه خداوند آمرزش طلبيد، يعنى غيبت كننده در برابر غيبتى كه از او كرده، بايد برايش دعا كند.از حضرت صادق عليه السلام نقل شده است: سئل النبى صلّى الله عليه وآله وسلّم: ما كفاره الاغتياب؟ قال: تستغفر الله لمن اغتبته كلما ذكرته.(43)از پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم پرسيده شد: كفاره غيبت چيست؟ فرمود: اين كه هرگاه غيبت شده را به يادآورى، برايش از خداوند آمرزش بخواهي.من ظلم احدا ففاته فليستغفر الله كلما ذكره فانه كفاره له.(44)كسى كه حق ديگرى را به ستم پايمال كند، هرگاه او را به ياد مىآورد، از خداوند متعالى برايش آمرزش بطلبد، همانا اين، كفاره گناه او است.كفاره غيبت از ديدگاه اخلاقي: يكى از حقوق برادرى ايمانى اين است كه مؤمن، ازخواهر يا برادر مؤمنش غيبت نكند و اگر غيبت كرد، حق آنرا پايمال كرده است و در نتيجه، حقى اخلاقى از سوى غيبت شونده بر عهده اش خواهد آمد.در اين زمينه نيز رواياتى وجود دارد:حضرت رضا عليه السلام مىفرمايد: حق المومن على المومن و لايغتابه.(45)حق مؤمن بر مؤمن اين است كه از او غيبت نكند.رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: للمؤمن على المؤمن سبعه حقوق واجبه من الله عز و جل و ان يحرم غيبته.(46)براى هر مؤمن در برابر مؤمن ديگر، هفت حق واجب از سوى خداوند عز و جل وجود دارد أ و يكى از آنها حرمت غيبت از او است.امام صادق عليه السلام فرمود: للمسلم على اخيه ثلاثون حقا لابراءه منها الا بالاداء او العفو ان احدكم ليدع من حقوق اخيه شيئا فيطالبه به يوم القيامه فيقضى له و عليه.(47)مسلمان بر گردن برادرش سى حق دارد كه هيچ رهايى از آنها نيست، مگر آن كه صاحب حق او را ببخشايد. همانا هر يك از شما كه چيزى از حقوق برادرش را ناديده بگيرد، آن برادر در روز قيامت از او خواهد طلبيد؛ پس به ضرر او و به سود آن برادر حكم مىشود.حق مؤمن اين است كه از او غيبت نشود، پس اگر حق او از بين برود، يا بايد حقش ادا شود يا عفو كند.نكته اخلاقى در مسأله درخواست حلاليت از غيبت شده، اين است كه وقتى انسان از برادر خود غيبت مىكند، نفسش سركش مىشود و ديگرى را كوچك مىشمرد و درخواست گذشت، خود نوعى تحقير نفس است و عذرخواهي، به نوعى جلو شرارت هاى نفس را مىگيرد يا آن را سركوب مىكند.با توجه به روايات پيش گفته، دانشمندان علم اخلاق معتقدند كه به لحاظ حقوق اخلاقي، اگر شخصى از كسى كه با او رابطه ايمانى دارد، غيبت كرد، در صورت دسترس داشتن به او و به وجود نيامدن دشمنى و كينه و هرگونه مفسده ديگر، شايسته است درخواست گذشت كند تا برايش جنبه سازندگى و سركوب نفس داشته باشد؛ ولى اگر غيبت شده در دسترس نيست يا بر بازگفتن آن مفسده اى مترتب است، بهتر است از درگاه خداوند آمرزش بطلبد، و اگر او را در عبادت هايش شريك كند، براى جبران گناهش، اثر بيش ترى دارد.طلب آمرزش، براى انسان، نيكى به همراه دارد و از سركشى نفس او جلوگيرى مىكند.