سه داستان تاريخى - نیازمندی های جامعه اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نیازمندی های جامعه اسلامی - نسخه متنی

سیدمحمد حسینی شیرازی‏؛ مترجم: محمدباقر موسوی فالی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


سه داستان تاريخى

داستان اول:

واقعه‏اى است كه در جنگ جمل واقع شد. يكى از قبائل يمن قبيله همدان بود، آنها شيعيان حضرت على (عليه السلام) بودند و براى يارى حضرتش به سپاه وى ملحق شدند.

ابن عباس به جستجوى حضرت پرداخت تا اينكه او را در ميان خيمه‏اى در حال تعمير نعلش كه از ليف خرما بود يافت، ابن عباس كه ازاين كار شگفت‏زده شده بود عرضه داشت: يا اميرالمؤمنين قبيله همدان آمده‏اند...

امام بى‏تفاوت به ابن عباس نگريست و فرمود: بگو ببينم اين نعل من چقدر ارزش دارد؟

ابن عباس گفت: از نظر مادى ارزشى ندارد.

حضرت فرمود: بالاخره بيشترين قيمتى كه مى‏توانى براى اين نعل تعيين كنى چقدر است؟

ابن عباس گفت: يك درهم و يا كمتر از آن.

حضرت فرمود: بخدا سوگند كه حكومت بر شما نزد من از اين نعل كمتر ارزش دارد، مگر آنكه اقامه حقى نموده و يا باطلى را نابود سازم.

آرى اگر رياست براى برپائى حق و سركوبى باطل باشد باارزش‏تر از آن است كه بتوان برايش قيمتى فرض كرد، اما چنانچه براى كسب شخصيت و فقط آقائى بر مردم باشد پشيزى ارزش ندارد.

/ 58