نیازمندی های جامعه اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نیازمندی های جامعه اسلامی - نسخه متنی

سیدمحمد حسینی شیرازی‏؛ مترجم: محمدباقر موسوی فالی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


ما و كشور ژاپن در يك مرحله از عقب افتادگى بوديم، تمدن جديد همزمان با ژاپن وارد كشورهاى اسلامى نيز شد. مردم ژاپن از تمدن مادى غرب استقبال كردند، اما به دنبال آن وارد عالم فكرى شده و توانستند عالم اشيائشان را طورى گسترش و رونق ببخشند كه امروزه ژاپن بابازار مشترك اروپا و آمريكا رقابت مى‏كند. با اينكه ژاپنى‏ها از نظر ايدئولوژى بسيار عقب‏افتاده‏اند، چون هنوز بودا را مى‏پرستند و امپراطور (هيروهيتو) را نماينده خدا مى‏دانند.

همچنين ملل مسلمان با آغوش باز به استقبال تمدن جديد شتافتند، اما به دنبال آن به رفاه زندگيشان توجه كردند، از تفكر و سازندگى باز ايستادند، روز بروز تمدن و فرهنگ غرب رونق يافت و مسلمانان درجا زدند. با اينكه مسلمانان از جهت ايدئولوژى بهترين و مترقى‏ترين مكتب را داشته و مكتب اسلام تمام قوانين و احكام بزرگ و كوچك را براى تامين سعادت بشر آورده است.

بدين وسيله ژاپن از همه لحاظ پيش افتاد چون به دنبال عالم اشياء وارد مرحله فكرى شد، و بعد از آن به اشياء خود رونق بخشيد، و امتهاى مسلمان به دنبال عالم اشياء از تفكر ايستادند. و لذا در همان اشياء هم نياز به غرب دارند. حتى براى تأمين مواد غذائى هم بايد دست نياز به خارج دراز كنند، يكى از مجله‏هاى پرتيراژ عربى نوشته بود كه در كشورهاى عربى تنها 3? زمين زيركشت مى‏رود و 97? بقيه خشك و بدون زراعت است.

بايد از ظاهرسازى و عالم شعار در آئيم و حقيقت را بنگريم، ما از عالم اشياء هم عقب افتاده‏ايم، و لذا شرق و غرب از ما هراس ندارد، بطور مثال.. اگر كسى يك قبضه هفت‏تير داشته باشد و دشمن شبانه روز براى او شمشير تيز مى‏كند حتماً هراس نخواهد داشت، چون هفت‏تير از شمشير قوى‏تر است، و لى دشمن از چه چيز ما مى‏ترسد؟ آيا از همبستگى و اتحاد ما؟ از صنعت ما؟ از پيشرفت فكرى و فرهنگى ما؟

اما همان دشمن از ژاپن حساب مى‏برد.

معلوم باشد ما نمى‏گوئيم از مظاهر تمدن استفاده نشود، بلكه بايد كمال استفاده را نمود ولى مهم اين است كه بايد از عالم مادى اشياء به عالم فكرى منتقل شويم، و بدنبال آن به اصلاح و رونق بخشيدن به عالم اشياء بپردازيم تا انشاءالله به مرحله خودكفائى برسيم.

بنا بر اين بايد بدانيم كه اشياء و ماوراء اشياء چيست؟ البته ارتباط با عالم اشياء و افكار بسيار مشكل هم هست، چون دنيا روى دقت پايه‏ريزى شده، ما بايد با اميد به خدا با كمال دقت شروع كنيم حتى اگر بدانيم خودمان به نتيجه نخواهيم رسيد، نسلهاى بعد از ما از نتيجه كارمان بهره‏مند خواهند شد.

خداوند در سوره كهف راجع به عدد اصحاب كهف دو سطر اقوال مردم را ذكر مى‏كند و بعد موضوع را بى‏جواب مى‏گذارد، براى اينكه ما را از تفكر در امور سطحى و حاشيه‏اى باز دارد، آنجا مى‏فرمايد: (سيقولون ثلاثه رابعهم كلبهم، و يقولون خمسه سادسهم كلبهم رجماً بالغيب و يقولون سبعه و ثامنهم كلبهم، قل ربى اعلم بعدتهم).

يعنى اينكه عده‏اى مردم خواهند گفت اصحاب كهف سه نفر و سگ آنان چهارميشان مى‏باشد، و برخى بدون دليل خواهند گفت آنان پنج نفر و ششمى سگشان مى‏باشد، اى پيامبر بگو كه خدا عده آنان را بهتر مى‏داند.

ملاحظه كنيد خداوند مى‏توانست بالاخره بگويد آنان چند نفر بودند، اما نگفت چون موضوع مهمى نيست، مسئله‏ايست بسيار سطحى، قرآن مجيد بطور تلميحى مى‏فرمايد كه در امور سطحى و قشرى فكر نكنيد بلكه هميشه در امور عمقى و موثر تفكر نمائيد.

/ 58