بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید بنابر اين براى پيشرفت و خودكفائى كشورهاى اسلامى بايستى:اولاً: در همه جا تا مىتوانيم مردم را تشويق به صنعت كنيم تا انشاءالله كشورهاى اسلامى به كشورهاى صنعتى تبديل شوند، چون صنعت موجب رونق كشاورزى هم مىشود، مثلاً كشور آمريكا با پيشرفت در صنعت توانست كشاورزيش را رونق بخشد.ثانياً: به جوانان فكر بدهيم و آنان را وارد كارهاى تشكيلاتى اسلامى نمائيم چون اگر ما اين كار را نكنيم جوانانمان به دام احزاب استعمارى و ستون پنجم گرفتار شده و بر عليه اسلام و به نفع شرق و غرب كار مىكنند.ثالثاً: شكستن اتحاد شوم شرق و غرب كه اين هم راههاى زيادى دارد مثلاً تخريب آنها از داخل و يا گسترش تبليغات اسلامى و دعوت مردم آن ديار به سوى اسلام و روشن نمودن مردم در جهت رويارويى با ستمگران و نيز بايد كارى كنيم كه نقشه استعمارگران بر عليه خودشان بكارگرفته شود.
آگاهى سياسى(1)
سياست يك علم است و بايد مانند فقه و علوم ديگر تدريس و بحث شود، و در باره آن كتابها نوشته شود، مثلاً داروى فلان بيمارى چيست؟ نمىدانيم مگر آنكه از علم پزشكى آگاه باشيم، همينطور در باره مسائل سياسى ما مسائل سياسى را نمىفهميم مگر اينكه از سياست آگاه باشيم.پيغمبر اسلام افرادى داشتند كه به شناخت مسائل سياسى مىپرداختند و افرادى هم مسائل اقتصادى و عدهاى مسائل جنگى و غيره را بررسى مىكردند، مثلاً يهود در مدينه سلاح را در اختيار داشتند، و اقتصاد به دست ايشان بود و جوانها را از راه شراب و زنا خراب مىكردند، پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) دستور دادند كه خود مسلمين سلاح درست كنند و خود تجارت كنند كه محتاج يهود نباشند و شراب و زنا را حرام كردند (به امر خدا) تا جوانها از قبضه آنان بيرون آيند. ما بايد بدانيم كه تنها شنيدن اخبار راديو انسان را سياست مدار نمىكند. درست مانند يك فرد عامى كه چندين سال پاى منبر نشسته باشد اما يك منبر هم بلد نيست، لذا علم سياست بايد حتما تدريس و بحث شود تا واقعا در متن جريانات سياسى قرار بگيريم و در نتيجه از سياستهاى شيطانى شرق و غرب نجات پيدا كرده و چگونگى اداره كشور را بياموزيم. در غير اين صورت ما مغلوب هستيم زيرا هميشه قوى ضعيف را به زمين مىزند و او را نابود مىسازد.مونتسكيو دانشمند سياسىاى كه قريب (30) سال در گردش بوده و سياستهاى دنياى آن روز را بررسى كرده (30) جلد كتاب نوشته و امروزه اكثر كتابهاى سياسى از مطالب كتابهاى او بهرهبردارى مىكنند، الان مثلاً خلاصههائى از كتابهايشان هست كه بايد خوانده شود.ارسطو حدود (186) شهر را گردش كرد و بعد كتاب سياستش را نوشت كه تا الان نزد سياسيون دنيا معروف است، در حقيقت علم سياست مانند يك درياست كه انسان تا نخواند آن را نميفهمد كه در دنيا چه مىگذرد و حتى در همين ايران چه خبر است؟