روياروئى ما با جهان - نیازمندی های جامعه اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نیازمندی های جامعه اسلامی - نسخه متنی

سیدمحمد حسینی شیرازی‏؛ مترجم: محمدباقر موسوی فالی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


و اگر توانستيم اين خصلت را كه از اخلاق انبياء است در خودمان پرورش دهيم تمام امتها به سوى اسلام روى خواهند آورد.

ما بايد از اخلاق و رفتار ائمه اطهار عليهم‏السلام درس بگيريم.

روياروئى ما با جهان

در متون تاريخى آمده كه در دوران سلطنت سيف‏الدوله كه از سلسله حمدانين بوده و بر كشور سوريه و اطراف آن حكومت داشته شاعرى بود بنام (متنبى) كه بسيار توانا، اديب و دانشمند بود، عده‏اى از شعرا و درباريان به مقام متنبى رشك و حسد مى‏ورزيدند و با وى رقابت مى‏كردند، متنبى رقبا را مسخره مى‏كرد و مى‏گفت كه اگر سيف‏الدوله بخواهد به ريش احمقى بخندند، گرد و غبار مرا كه با سرعت مى‏تازم به او نشان داده مى‏گويد اگر مى‏توانى به او ملحق شو(1) اين مقدمه بود. صحبت در باره روياروئى ما با جهان است. غرب و شرق دشمن و كافرند اين شبه‏اى ندارد، اما نمى‏توان انكار كرد كه آنان با سرعت مشغول تاختن بوده و تا حدود زيادى عوامل قوت و قدرت را در خودشان جمع كرده‏اند و با كمال تأسف كشورهاى جهان سوم فقط غبار آنان را از دور مشاهده مى‏كنند و در اين انديشه‏اند كه چه زمانى به آن برسند، و سنت خدا بر اين نيست كه در دنيا معجزه كند، بلكه دنيا از آن هركسيست كه فعاليت و كوشش كند، خداوند هيچگاه انسان مؤمن بى‏قدرت را برانسان كافر قوى و نيرومند برترى نمى‏دهد، چون دنيا دار امتحان است و لذا پيامبران خدا كه در اوج خوبى، اخلاق پسنديده، انسانيت و ايمان بودند گرفتار شكنجه‏هاى دلخراش مى‏شدند كه در حظيظ لادينى و در عمق دره‏هاى بدى، اخلاق ناپسند، كفر و وحشيگرى قرار داشتند، بله در آخرت كافرين هيچ مقامى ندارند و تمام لذتها از آن مؤمنين است، اما دنيا دنياى اسباب است، در اين سيصد سال اخير هرچه واقع شد به ضرر مسلمانان بود، حدود سيصد سال پيش سرزمين هند از دولت عظيم اسلامى جدا شد، چون هند حدود هزار سال جزو كشور اسلامى بود و در دوران امام زين‏العابدين عليه السلام در اواخر قرن اول هجرى محمد بن يوسف ثقفى برادر حجاج بن يوسف هند را فتح كرد، بعد از هند حدود صد و پنجاه سال پيش سرزمين افغان را از ايران جدا كردند، بعد از آن شش جمهورى اسلامى كه فعلاً در جنوب شوروى هستند و جزو خاك آن كشورند از سرزمين اسلامى ايران جدا شد، سپس صربستان و اروپاى شرقى از ميهن بزرگ اسلامى جدا شد و بالاخره سرزمين فلسطين هم طبق يك توطئه فريبكارانه از پيكر اسلام جدا و به دست يهوديان صهيونيست افتاد.

البته سخن در اين زمينه‏ها تفصيل دارد، مقصود اين است كه باندازه ضعف و ناتوانى ما شرق و غرب قوى و نيرومند شدند، و علتش هم اين است كه دشمن اسباب قوت را در خودش جمع كرد و ما متأسفانه اسباب ضعف را، در يك گزارش آمده بود كه آمريكا سالانه بين‏40 الى‏47 هزار نوع از صنايع جديد كوچك و بزرگ به بازارهاى جهان عرضه مى‏كند، و آشكار است كه چنين كشورى از نظر مادى جلو مى‏افتد و لذا حدود دويست سال است كه آمريكا قوى است و قدرت استعماريش را برخ ديگران مى‏كشد.

/ 58