بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید دانشمندان روانشناس جديد مىگويند: دستگاه روانى انسان دو طبقه دارد.يك: وعى، يا شعور و فهم.دو: لاوعى، يا لاشعور و ناخودآگاهى.انسان از بدو تولّد هرآنچه مىبيند، مىشنود، لمس مىكند، و بالأخره هرچه را فكر مىكند، تمام در آن طبقه ضبط مىشود، منتها راهى نيست كه در آينده اينها را تشخيص و از هم جدا سازد.مثلا كسى كه همه نوع جنسى را در انبارى بسيار بزرگ نگاه بدارد، اگر از او سؤال شود كه در انبار چه هست؟ پاسخش روشن نخواهد بود، زيرا اجمالا مىداند همه نوع جنس هست ولى آنها را يكايك نمىتواند جدا سازد.قرآن كريم مىفرمايد: (يومئذ يتذكّر الانسان و أنّى له الذّكرى) (سوره فجر: آيه 23).روز قيامت انسان همه چيز را به ياد مىآورد، تمام زندگى او مانند يك فيلم سينمائى از مقابل او با سرعت مىگذرد، امّا ديگر پشيمانى سودى ندارد، در روايات اهل بيت عصمت و طهارت عليهمالسلام آمده كه:(در شب اول قبر ابتدا فرشتهاى بنام (رومان) مىآيد و به انسان مىگويد. هرچه در دنيا انجام دادهاى بنويس، قلم تو انگشت دستت، دوات تو آب دهان و كفنت دفتر تو مىباشد، اينجاست كه انسان همه چيز را به ياد مىآورد و تمام ريزهكاريها را مىنويسد، پس از اين فرشته، نكير و منكر مىآيند و سئوالات قبر انجام مىشود).قرآن مجيد مىفرمايد: روز قيامت نامه عمل انسان را به دست او مىدهند، و شايد همين كفن انسان نامه عمل او باشد، آن را بدستش مىدهند و مىگويند: (اقرا كتابك... كفى بنفسك اليوم عليك حسيبا) يعنى نامه عملت را بخوان و خودت در باره آن قضاوت كن.در هر صورت هم تئورى قدما و هم تئورى جامعهشناسان جديد به يك نتيجه مىانجامد، بايد دانست كه انسان متوجه از نيروى شعور و فهم نور مىگيرد و همواره پيش مىرود، و انسان بدون توجه از نيروى مخالف آن كه همان لاشعورى و نافهمى باشد بر تاريكى و ظلمتش افزوده مىشود (هرگاه در لاشعورش بدى و تاريكى كاشته شده باشد).اين به عنوان مقدمه مطلب بود، اما آنچه را كه بايد امروزه دانست اين است كه. استعمار به دو نحو با ما سر جنگ دارد:(اولاً) جنگ گرم و مسلحانه و (ثانيا) جنگ سرد فرهنگى، كه جنگ اولى سلاح و وسايل آتشين و كشنده مىخواهد و دومى آهسته، آهسته انجام مىپذيرد، اما خطرش از جنگ مسلحانه به مراتب بيشتر مىباشد، اينجا بد نيست مثالى بزنيم.