بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید اينجا قرآن مجيد شاهد جالب توجهى دارد كه مىفرمايد: (كم من فئة قليلة غلبت فئة كثيرة باذنالله) يعنى: چه بسا گروه اندكى بر جمعيت بسيارى غلبه كنند باذن خدا، اين (بإذن خدا) يعنى شناخت موازين و معيارهائى كه خدا در سنن جهان هستى قرار داده، و فهميدن چگونگى اجراى قوانين خدا و استفاده از قوانين تكوينى است.متأسفانه اين شرط مهم در ما مسلمانان ضعيف شده است، كه ما را به اين روز در آورده، كه يك ميليارد مسلمان هستيم.. ولى نه اسمى، نه حكومتى، نه اقتصادى، نه سياستى و نه چيز ديگرى برايمان هست، و تا روزى كه به قوانين اسلامى باز نگرديم حالمان بهتر از اين نخواهد شد..كتاب جواهرالكلام يك كتاب فقهى است كه حدود ربع ميليون مسئله و قانون دارد، ما در باره تمام جزئيات قانون داريم.. اين را بايد به اطلاع تمام مسلمانان برسانيم.. چون اگر امت اسلامى بداند كه قانون اسلام كودتاهاى نظامى را مردود شمرده.. ديگر برابر عدّهاى كودتاچى كه همانند دزدان، شبانه كودتا مىكنند و حكومت را بدست مىگيرند ساكت نمىماند، اسلام حكومت را جز در مورد پيامبر اكرم و ائمّه اطهار عليهمالسلام مشورتى مىداند.. نه تحميلى، و اين كودتاچيان با قدرت سلاح حكومت را قبضه مىكنند، بنا بر اين.. بر مسلمانان است كه زير بار اين كودتاها نرفته، و قدرى فكر كنند.. كه چرا در آمريكا، انگلستان، فرانسه و اسرائيل سه ميليون نفرى كه الآن38 سال است در قلب كشورهاى اسلامى حكومت غاصبانه مىكند كودتا نمىشود؟..چرا هرچه كودتا رخ مىدهد.. اكثرا در كشورهاى اسلامى است؟ ببينيد مثلا فقط در كشور بنگلادش كه تنها يازده سال است از پاكستان جدا شده و به اصطلاح به استقلال رسيده تا كنون شش بار كودتا شده، و مردم مسلمان آن كه بيش از هشتاد ميليون نفر هستند همه ساكت، بلكه مجبور به تأييد هم مىشوند، ازاين رو ما موظّفيم كه تمام مسلمانان را آگاه سازيم تا قيام كنند، و حق خود را بطلبند و حكومتشان را با اراده خودشان تعيين كنند، نه اينكه آمريكا يا شوروى و يا يك استعمارگر ديگر، دزد وابستهاى را از طريق كودتا بر آنان مسلّط نمايد.واقعا تاريخ اسلام خواندن دارد.. اينجا به مناسبت يك واقعه تاريخى را نقل مىكنيم كه يكى از افتخارات اسلام است، هنگامى كه مسلمانان برابر ارتش فرس اردو زدند، فرمانده اسلام شخصى بود به نام (زهرة بن عبدالله) و فرمانده ارتش فرس هم شخصى بنام (رستم فرّخ زاد) بود، رستم تا حدودى انديشمند بود، از اين جهت در ابتدا خواست كه جنگ نكند، و با سپاه اسلام وارد صلح و سازش گردد و لذا خواستار ملاقات با فرمانده سپاه اسلام شد.. در اين ملاقات گفتگوهائى صورت گرفت.. از جمله اينكه فرمانده اسلامى گفت: ما آمدهايم تا رسالت پيامبر اسلام را براى مردم شما به ارمغان بياوريم، و براى كشورگشائى و كسب ثروت و رياست نمىجنگيم.