تنظيم حوزه‏هاى علميه - نیازمندی های جامعه اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نیازمندی های جامعه اسلامی - نسخه متنی

سیدمحمد حسینی شیرازی‏؛ مترجم: محمدباقر موسوی فالی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


يكى از علماء مى‏گفت: در خدمت شيخ محمّد تقى بودم كه شخصى آمد و به وى ناسزا گفت، شيخ سر خودش را به زير انداخته و سبحان‏الله مى‏گفت (و اين كار را اوقات ناراحتى مى‏كرد) و هيچ عكس‏العملى از خود نشان نداد، بعد از مدّتى كه مقدارى پول به دست شيخ آمد، براى آن شخص فرستاد...

بزرگان با اين كارها توانستند جامعه را مجذوب خود سازند، به عقيده اينجانب همانطورى كه در زندگانى چهارده معصوم يك فصل در باره معجزات، يك فصل در باره اخلاق و فصلهاى مختلفى در جنبه‏هاى مختلف آنان نوشته مى‏شود، بايد فصلى هم در باره عقل و انديشمندى اين بزرگان نوشته شود، چون واقعا پيامبر با روشهاى فوق‏العاده‏اى توانست جامعه را به دست آورد، و اسلام را به مرحله اجراء در آورد، كه طىّ نسلهاى گذشته باقى مانده و باقى خواهد ماند، و به اين انگيزه الآن دنيا شيفته رفتار و اخلاق او است، و همين سرّ بقايش مى‏باشد.

تنظيم حوزه‏هاى علميه

شكّى نيست كه با تنظيم حوزه‏هاى علميّه مى‏توانيم در مدّت كم در زمينه‏هاى مختلف علمى شخصيّتهاى متخصّصى تحويل بدهيم، كه در سطح بين‏المللى شهرت يابند، چون قدرت علمى از قدرت پول، زور و سلاح بيشتر است، چون ممكن است قدرتهاى ديگر زوال يابد، جز قدرت علمى كه هميشه باقى است.

در احوال امام صادق (عليه السلام) آمده كه آن حضرت شاگردهاى خودشان را تنظيم و تخصّصهاى ويژه‏اى داده بود، مثلا عدّه‏اى در فقه عدّه‏اى در اصول، عدّه‏اى در منطق، عدّه‏اى در علم كلام، عدّه‏اى در ادبيّات عربى، عدّه‏اى در فيزيك و شيمى و غيره، تخصّص يافته بودند... شخصى از شام به خدمت امام صادق رسيد، و خواست با امام بحث كند، امام فرمود: در چه زمينه‏اى مى‏خواهى بحث كنى؟ گفت: مثلا در فقه، امام فرمود: با فلان شاگردم بحث كن، اگر مغلوب شد، من با تو بحث خواهم كرد، مرد شامى مباحثه كرد، و مغلوب شد، بعد در چند علم ديگر خواست بحث كند كه در تمام آنها با شاگردهاى متخصّص امام روبرو شده و مغلوب گشت، و همين دليل است كه شاگردهاى امام در رشته‏هاى متعدّد تخصّص يافته بودند.

اينجانب در باره تنظيم حوزه‏هاى علميّه با مراجع تقليد متعدّدى در عراق بحث كرده، و تقريبا همه موافق با آن بوده، كه اين تنظيم تنها يك راه دارد، و اين يك راه مترتّب بر سه پايه است:

يك) بايد مراجع تقليد وارد ميدان شوند، چون طلاّب حوزه‏ها تابع مراجع تقليدند، و لذا بايد تمام مراجع دخالت كنند تا تنظيم ثمربخش باشد، و الاّ حتّى اگر يك نفر از مراجع هم دخالت نكند، تنظيم كامل نشده، و مانند سقفى كه يك ستون آن كم باشد، هميشه قابل ويران شدن است.

دو) بايد در كنار تنظيم آزادى كامل باشد، يعنى يك دستگاه منظّم و ديگرى آزاد، و هردو باهم رقابت سازنده داشته باشند، الآن در آلمان غربى در كنار مدارس منظّم.. مدارس آزاد هست، يكى از دانشمندان آلمان در اين زمينه گفته بود: ما ديديم كه در مدّت پنج هزار سال گذشته نوابغ متعدّدى در كنار حوزه‏هاى آزاد به دنيا معرّفى شده، و بروز كرده‏اند، و لذا وجود حوزه‏هاى آزاد را لازم دانستيم.

سه) تشويق زبانى يا جايزه‏اى و ازاين قبيل.. و اين در بالا بردن روحيّه پيشرفت و تفوّق علمى بسيار مؤثّر است، به عكس حق‏كشى كه روحيه پيشرفت را مى‏كشد، قرآن مجيد مى‏فرمايد: (ولا تبخسوا النّاس أشيائهم)، يعنى: در دادن حق مردم بخل نورزيد، و بخل هم فقط منحصر در اين نيست كه فروشنده از حقّ مشترى بكاهد، بلكه اگر از شخصى كه كتاب سودمندى نوشته، منبر برجسته‏اى دارد، اختراع جديدى كرده، و غيره تقدير مادّى و معنوى نشود، آنها هم حق‏كشى، و بخل است.

/ 58