بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید هر بيمارىاى كه انسان دچار آن شود، تمام ياختههاى بدن با آن مبارزه مىكنند، تا بالاخره بر ميكرب آن چيره شده و بيمارى رفع گردد، اما بيمارى سرطان از شگفتآورترين بيماريهاست. چه اينكه هنگام نفوذ در يك سلول تمام سلولهاى ديگر بدان خوش آمد گفته و غافل از اينكه اين دشمن كشنده است، آن را به ميان خود راه مىدهند تا آنكه تمام بدن را گرفتار و سرانجام انسان را نابود كند.اين درست مانند جنگ مسلحانه و جنگ فرهنگى است. در جنگ مسلحانه تمام نيروهاى مملكت عليه دشمن بسيج شده و يكپارچه دفاع مىكنند، ليكن متأسفانه در جنگ فرهنگى نه تنها دفاع نيست، بلكه خود جوانان مانند سلولهاى سرطانپذير، ميكرب سرطان فرهنگى خارج را به خود راه داده و پيرو آن مىشوند.چطور شد كه در كشورهاى اسلامى اين همه احزاب شرقى و غربى يا چپگرا و راستگرا هست؟ و تمام پيروانشان جوانان و اهالى همان كشورهايند؟.چرا احزاب وابسته در كشورهاى ما آزاد اما احزاب اسلامى نمىتوانند در كشورهاى بيگانه آزادانه فعاليت كنند؟شخصى سئوال مىكرد: آيا جايز است كمونيستها در جمهورى اسلامى ايران فعاليت آزادانه داشته باشند يا خير؟اينجانب در پاسخ گفتم: نه و دليل منطقى آن خيلى آشكار است، زيرا اين آقايان كمونيست خودشان آزادى را به عنوان هدف قبول ندارند، و در قانون اساسى شوروى آمده كه رژيم حاكم از كارگران تشكيل يافته و بايستى ديكتاتور باشد و لذا از آن به (ديكتاتورى پرولتاريا) تعبير مىكنند، آنان مىخواهند آزادى را وسيلهاى براى نيل به اهدافشان قرار داده و آنرا آلتى براى ديكتاتورى و محو آزادى بنمايند.وانگهى چرا كشورهاى كمونيستى به هيچ حزب و گروهى چه اسلامى و چه غير اسلامى اجازه فعاليت نمىدهند؟ اما وابستگانشان توقع دارند كه در كشورهاى ما آزاد باشند؟ و همچنانكه ما در كشور اسلام به حزب آمريكائى اجازه فعاليت نمىدهيم به احزاب كمونيستى هم بايد اجازه ندهيم.و حال ببينيم براى مبارزه با استعمار فرهنگى چه بايد كرد؟