شريف رضى در تفسير آيه مباهله مىنويسد: نظر به اين كه در جريان مباهله جز رسول خدا امير المؤمنين، فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام كسى ديگر نبود پس قهرا مراد از نسائنا فاطمه بوده و ابنائنا حسنين و كلمه انفسنا مصروف به وجود امير المؤمنين خواهد بود چون انسان خود را نمىتواند بخواند هم چنانكه انسان نمىتواند به خود امر كند و فرمان دهد.و بهمين سبب فقهاء گفتهاند: فرمان دهنده، خود داخل فرمان نمىشود چون او فرمان ده است و ما فوق، و هيچكس ما فوق خود نمىتواند باشد.و بعد مىنويسد: فقهاء فرق مىگذارند ميان اين، و خبر عام چون آنان جايز مىدانند كه در خبر عام، خبر دهنده خود داخل باشد مگر آنكه صريحا خود را خارج سازد.
و- اعتراف برخى بزرگان به فقاهت شريف رضى
در پايان اين مقال به نقل اقرار صريح جمعى از دانشمندان و صاحب نظران مورد اطمينان كه فقاهت و مقام علمى شريف رضى را مورد تأييد قرار دادهاند مىپردازيم هر چند كه بقول معروف مشك آن است كه خود ببويد و شريف رضى با اين نظرات و مطالب ادبى، كلامى و فقهى كه شمّهاى را در اين مقال آورديم، مقام علمى و فقهى خود را به اثبات مىرساند و نيازى به اعتراف ديگران ندارد.ابن ابى الحديد مىنويسد: رضى رحمه اللَّه قرآن را در اندك زمانى پس از گذشت سى سال از عمرش، حفظ كرد و از فقه و فرائض با بخشى زياد آشنائى پيدا كرد و آن مرحوم، عالمى، اديب، و شاعرى شگفت و ماهر بود. و سيد عليخان مدنى مىنويسد: او، با فقه و فرائض آشنائى عميق و نيرومندى داشت و اما در لغت و ادب عربى، پيشوا بوده است. ابن تغرى در النجوم الزاهره مىنويسد: شريف ابو الحسن الرضى الموسوى: دانا و آشنا با لغت، فرائض، فقه و نحو و شاعرى فصيح و زباندار و دانشمندى بلند همّت و شخصيتى با ديانت بود، و او، پدر و برادرش بر مذهب قوم، و پيشواى شيعه بودهاند.