بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
يعنى: مرغش پريدن گرفت و حلم و صبرش از سر برفت، وقار و سنگينى خود را از دست داد.و در برابر به مردم نرمخو گويند: «قد خفض جناحه» هر گاه كه خشم خود را فرو برد و به جاى تندى و خشونت نرمى كند.سيد شريف رضى، در بحث از آيه فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ آيه 94 حجر.نوشته است: اين آيه، استعاره است، زيرا «صدع» در لغت به معناى شكستن و جدا شدن است و در توصيف اجسام مادى و محسوس به كار مىرود و نه در باره كلام و گفتار و مسائل معنوى.در زبان عربى سه كلمه: «فرق» و «فصل» و «صدع» به يك معنى مىباشد و اگر بخواهند كسى را كه مطابق واقع و به مقتضاى حال، سخن گفته است بستايند، مىگويند: «قد طبق المفصل» و «فلان يفصل الخطاب» يعنى فلان كس به حقايق و دقايق رسيد و ابهامى باقى نگذاشت.و گوئيا معناى واقعى «فاصدع بما تؤمر» چنين باشد: «اظهر القول و بينه فى الفرق بين الحق و الباطل.» يعنى: گفتار خود را درست بگو و حق را از باطل جدا كن.در زبان عربى، وقتى مىگويند: «صدع الرداء» كه رداء شكافته باشد و شكاف آن آشكار باشد. و «صدع الزجاجه» نيز از همين مقوله مىباشد، زيرا وقتى شكستگى آشكار باشد، چنين عبارتى گفته مىشود.با اين توضيحات معلوم شد كه «فاصدع بما تؤمر» بليغتر است تا عبارت فبلغ ما تؤمر زيرا كلمه «صدع» ظهور و تأثير بيشترى دارد از كلمه «تبليغ».و السلام عليكم و على عباد اللَّه الصالحين