بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
گفت: بلكه بوى نبوت را. و از كتاب زهرة الرياض نقل كرده كه: جنازه شريف رضى به سال 942 از مدفن اولى به مشهد الحسين عليه السلام در كربلا منتقل شد.از مطالب شگفت اين كتاب، نسبت زيدى مذهب بودن به شريف رضى است آن هم بدون ذكر مأخذ فقط با جمله «در بعضى كتب ديدم» و بالأخره در پايان ترجمه، پس از نقل داستان برخورد مختلف وزير مهلبى با دو برادر و تجليل بيشتر وى از رضى و عدم التفات شايسته به مرتضى بر اساس يك افسانه، مؤلف روضات به عكس در صدد تنقيص از رضى بر آمده و اشعار مدح خلفا و نظائر آن را شاهد مدعاى خويش قرار داده است و بطور كلى مطالب گرد آمده در روضات الجنات قابل تحقيق و بررسى بيشتر است بويژه اگر همه منابع بحث او بدست آيد.
رياض العلما و حياض الفضلا:
ميرزا عبد اللَّه افندى، متوفى سنه 1130 ق، ج 5 ص 79.از مطالب كتاب مواردى را كه احتمالا برخى، غلط چاپى باشد، يادآور مىشويم.1- در داستان ابن سيرافى و رضى در اين كتاب، رايت عمر، «رأيت عمروا» آمده است كه ظاهرا عمر بضم عين مورد نظر است نه عمرو بفتح عين.2- وفات شريف رضى 404 ذكر شده است و ظاهرا 406 صحيح است.3- نام گردآورنده ديوان رضى، ابو الحكيم الجرنى آمده و صحيح ابو الحكيم الخبرى است.4- نظر برخى علما را كه گفته سيد رضى، نخست در خانهاش دفن شد و سپس جسد او را همراه نعش پدرش به حائر حسينى بردند و در جنب سيد مرتضى دفن كردند، درست ندانسته به دليل اين كه سيد رضى قبل از سيد مرتضى، وفات يافته است، نگارنده گويد: احتمالا مراد آن عالم از سيد مرتضى جد شريفين باشد