بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
داستان ذيل را در كتابى ديگر جز اين كتاب نديدم: گويند: پدر شريف رضى و مرتضى در گذشت و كتابخانه او به اين دو فرزند برومند ارث رسيد همه را قسمت كردند. ولى بر سر تقسيم يك كتاب قيمتى كه يك نسخه بيش نبود به مشكل بر خوردند و نزد مفيد عليه الرحمة حاضر شدند. ايشان چنين قضاوت كرد كه كتاب از كسى باشد كه نمازش قضا نشده است. هر دو بزرگوار گفتند نماز هيچكداممان قضا نشده است. شيخ فرمود: كتاب از آن كسى باشد كه مكروهى انجام نداده است. رضى گفت من نه حرام و نه مكروه انجام ندادهام. شريف رضى فرمود درست گفتى برادرم. كتاب از آن تو است.
عمدة الطالب فى انساب آل ابى طالب:
احمد بن على بن الحسين بن على المهنّا معروف به ابن عنبة، متوفى سنه 828 ق، چاپ نخست لكنو، هند ص 194.مؤلف كتاب به استناد كتابى ديگر كه نام نمىبرد مىنويسد در برخى كتابها ديدم كه او زيدى مذهب بوده است.
عمران بغداد:
سيد محمد صادق الحسينى، چاپ دار السلام بغداد، 1348 ق، ص 118، 163 و 165 و 183.در فصل تصدى نقابت توسط علويان و غيره.
عول و تعصيب:
دكتر عبد الرحيم نجات، چاپ دانشگاه تهران 1343، ص: يو.مؤلف در ذكر منابع بحث و تحقيق خويش از نهج البلاغه هم ذكر به ميان مىآورد و به همين مناسبت در اثبات صحت انتساب آن به امير المؤمنين، سخنى كوتاه و فشرده دارد و اشاره به اين مطلب مىكند كه نهج البلاغه ساخته شريف