بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
ماليات بگيرد به چه دليلى آدم مىتواند وقت مردم را به عنوان يك دستور بگيرد اينها دليل مىخواهد، ما كه بر مردم حاكميت نداريم ما كه با بقيه مردم فرقى نداريم.حكومت مال و حق خداست و اين حق خدا از مسير خاصى قابل اجراست و به عقيده ما مسيرش فقط همين است. در زمان انبيا- انبيايند، در زمان ائمه- ائمهاند، در زمان غيبت كسانى هستند كه نزديكترين افراد به ائمه هستند و آنها فقهاى جامع الشرائطند. و همين، ولايت فقيه مىباشد.روى فقه، خيلى بايد تأكيد كنيم ما امروز نبايد فكر كنيم فلان حكم فقهى ما چون نمىفهميم و درست نمىتوانيم درك كنيم، بگوئيم اين با مقتضيات زمان، نمىخواند.البته ما معتقديم كه تمام احكام فقه ما با عقل سازگار است، يك جا ممكن است عقل ما نرسد، «كل ما حكم به الشرع حكم به العقل» و بر عكس.ما به اين اصل عقيده داريم، با همين اصل مورد قبول همه فقها مىگوئيم كه فقه شيعه با همين وضع فقاهتى كه هست، ممكن است ترقى كند و بهتر شود ما مدعى نيستيم كه الان فقه شيعه رسيده به آن واقعيات احكام.ممكن است فقها وقتى كه وارد ميدان شدند وقتى كه مسائل عملى برايشان بيشتر مطرح شد وقتى كه مسائل خاصّ فقه، تخصّصى شد وقتى كه گروههاى فقيه نشستند و روى مسئلهاى كار كردند، ما احكام تازهاى از فقه استنباط كنيم. اما نمىتوانيم به اميد آن روز، فقه امروز را تعطيل كنيم.تكيه روى اصل ولايت فقيه به عنوان مبناى كارمان و تكيه روى عمل كردن به فقه به عنوان شيوه كارمان و زندگىمان، امتيازات اين جمهورى اسلامى است.و اين امتيازات در زمان اوج قدرت تشيع كه خيلى بيشتر از اين منطقه ما را، زير قدرت خودشان داشتند نبوده و همين باعث شده كه اينها كم كم نزول كردند و متفرق شدند و نتوانستند كارى كنند. اگر چيزى مانده باز از همان فقهاست كه مىبينيم شيخ مفيد شاگردانى تربيت مىكند مثل سيد مرتضى. و سيد مرتضى شاگردانى مثل شيخ طوسى و شيخ طوسى آن دستگاه عظيم نجف را