بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
معرفى نسخه عيون المعجزات. و 1456: در معرفى نسخه قصص الانبياء و 1492: در معرفى نسخه كشف المحجة لثمرة المهجة، و 1595 الى 1628: در معرفى نسخهاى از نهج البلاغه كه در بيشتر صفحات نام رضى ياد شده است.نويسنده محترم در اين جا مىنويسند كه رضى و مرتضى هر دو ابو اسحق صابى شاعر را رثا گفتهاند، كه نكته جالبى است و ما در همين مقاله، در اين باره كه آيا سيد مرتضى هم صابى را مرثيه گفته يا نه و آيا سخن منسوب به وى در مورد صابى و برخورد نا مطلوب او با شعر برادرش رضى در مرثيه صابى صحت دارد يا نه سخن گفتهايم: و نيز در اين قسمت از فهرست كه برخى اشعار شريف رضى را آورده مصراع:«و بمصر الخليفة العلوى»را«و بمصر الخليفة الفاطمى»آورده است، كه ظاهرا درست نيست.و نيز بيت:
«انّ ذلى بذلك الجوعز و اوامى بذلك النقع رى»
و اوامى بذلك النقع رى» و اوامى بذلك النقع رى»
را چنين آورده:
«ان جوعى بذلك الربع شبع و اوامى بذلك الظل رى»
و اوامى بذلك الظل رى» و اوامى بذلك الظل رى»
و در ديوان به صورتى كه ما نقل كرديم آمده است و اصولا از ديدگاه ادبى، تشنگى در سايه، تعبير ادبى زيبايى نيست.مع ذلك در اين قسمت از فهرست، اطلاعات جامع و مفيدى راجع به شريف رضى و نسخههاى نهج البلاغه و شروح آن، ارائه شده است و صفحه 1964 در معرفى نسخه قاطعة اللجاج از محقق كركى. كه گويا بر وى خرده گرفته بودهاند كه چرا در دستگاه صفويان وارد شده است و چرا آن همه املاك دارد. در پاسخ، از توانگرى سيد مرتضى و رضى سخن به ميان آورده است و 2086: در معرفى نسخه نزهة الارواح كه ظاهرا مجازات نبويه سيد رضى جزء منابع اين كتاب بوده است و از آن مطلب نقل كرده است، 2157: در معرفى نسخه تحفة الائمة، در اين جا نام سيد مرتضى و سيد رضى، مىرسيد مرتضى و مير سيد رضى الدين نقل شده است كه آن دو بزرگوار با اين نامها شهرت ندارند و ما، در