بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اين مقاله مواردى را كه برخى مؤلفين، اسم رضى، را رضى الدين نوشتهاند، ياد آوردهايم. و صفحات: 2569 و 2587.
فهرست كتابخانه اهدايى آقاى سيد محمد مشكوة به كتابخانه دانشگاه تهران:
علىنقى منزوى، چاپ 1332، ج 2، صفحات: 16: در معرفى نسخه ترجمه عهد نامه مالك اشتر 108 و 109: در معرفى نسخه شرح خطبه البيان.152: در معرفى شرح نهج البلاغه آملى.160: در معرفى نسخه غرر الحكم و درر الكلم آمدى كه به نقل از روضات، مؤلف آن را همزمان سيد رضى و سيد مرتضى و شيخ طوسى دانسته است.162: در معرفى امالى سيد مرتضى علم الهدى.254 و 256: در معرفى ترجمهاى از يكى از شروح نهج البلاغه.298 الى 324: در معرفى نسخهاى از نهج البلاغه، نام شرف رضى به مناسبتهايى به طور پراكنده به ميان آمده است.679: در معرفى نسخه وفيات الاعيان. نويسنده اين مجلد از فهرستهاى دانشگاه، بحث محققانهاى راجع به نهج البلاغه انجام داده.از نكتههاى قابل ذكر، آنست كه مىنويسد هر دو برادر يعنى سيد رضى و علم الهدى ملقب به مرتضى بودهاند و اين لقب را از جدشان گرفتهاند و همين سبب آن شده كه برخى مانند ابن خلكان و ديگران پنداشتهاند كه نهج البلاغه از سيد مرتضى علم الهدى است.نكته ديگر اين كه، نويسنده با ذكر مأخذ، نسبت برخى خطب امير المؤمنين را به ديگران، يادآور شده ولى به دنبال آن بدون ارائه سند و ذكر دليل چنين نوشته: سخنرانىهاى ديگران را هم به نام او نوشتند.به نظر ما هر نوع القاء شبهه بدون سند و دليل نمىتواند كار علمى باشد