بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مردمان شهر كوفه كه اكثر يمانى الاصل يا از موالى بودند، و از علويان طرفدارى مىكردند تكيهگاه خوبى براى عباسيان بشمار نمىآمدند. چنانكه بعدها هر جا شورشى عليه عباسيان برخاست بطور غالب دست آنها در آن شورش ديده مىشد.اما شهر بصره با اين كه در علاقمندى به علويان چندان سابقه خوشى نداشت، و اين از نظر عباسيان امتيازى محسوب مىشد، چون هم از خراسان فاصله زياد داشت، و هم مثل دمشق در يكى از مرزهاى سرزمين پهناور اسلام قرار گرفته بود براى احراز مركزيت حكومت جديد مناسب شمرده نمىشد.با توجه به اين جهات بود كه سفاح بزودى دستگاه حكومت خويش را از كوفه بر چيده به شهرى كه در اطراف كوفه ساخت، و بدان هاشميه نام نهاد، منتقل ساخت. اما اينجا هم از انقلابات كوفه در امان نبود، و لذا بسرعت از آنجا هم تغيير مكان داده و در شهرى كه در ناحيه انبار بنا كرد، و باز هم آن را به هاشميه موسوم نمود، سكونت گزيد. او بالأخره در همان جا بسال 136 وفات يافته و به خاك سپرده شد. ابو جعفر منصور جانشين وى نيز در همين شهر بر سرير قدرت بر آمد، اما بزودى گرفتار طغيان گروه افراطى و تندروى راونديان شده و با تحمل مشكلات فراوان توانست، از دست آنها رهائى يابد، اين حادثه يكى از عوامل دلزدگى او نسبت به اين شهر است. اما عامل مهمتر اين بود كه شورشهاى متعدد علويان كه از كوفه نشأت مىگرفت براى پايتخت او مايه خطر محسوب مىشد. پس رويهمرفته اين شهر مركزى مطمئن براى حكومت او به حساب نمىآمد. به همين خاطر بود كه در صدد يافتن جائى مناسب براى پايتخت بر آمد. مدتى به كار جستجو و تحقيق در اين باره گذشت. عاقبت به كمك دانشمندان و اهل نظر، در ساحل غربى رود دجله و نزديكى مدائن محلى انتخاب شد. مىگويند انتخاب و طرح اوليه ساختمان آن در سال 141 ه. انجام گرفته است. محل انتخاب شده بسيار مناسب مىنمود، زيرا از يك طرف بر سر راه كاروانهاى تجار و مسافران و زائران از بسيارى شهرهاى و نقاط عالم اسلام قرار داشت كه مىتوانست شهر را به پايگاهى بزرگ براى تجارت و سياحت و سكونت تبديل سازد كه مهمتر از همه آنها خراسان بود كه لشكرگاه عباسيان و مركز طرفداران اين خاندان و يكى از پر رونقترين نقاط عالم اسلام از نظر اقتصادى و بهرهدهى ماليات به حساب مىآمد، از طرف ديگر آب و هوائى سالم و خاكى حاصلخيز داشت كه ماده بسيار مستعدى براى كشاورزى و باغدارى در اين ناحيه بوجود مىآورد، و بالأخره از سوى سوم دو رودخانه پر آب دجله و فرات و نهرها و ترعههائى كه آن دو را بهم پيوند داده و يا از هر يك جدا شده و بخشى از ناحيه بين دو رود