2- تحريكات قصه‏گويان و قوالان و پاره‏اى از نويسندگان - یادنامه علامه شریف رضی (قدس سره) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یادنامه علامه شریف رضی (قدس سره) - نسخه متنی

علی دوانی؛ همکاران: محمد رضا آل صادق، احمد الوائلی، احمد فرج اللَّه، صلاح الصاوی، جعفر الهلالی، علی اکبر هاشمی رفسنجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مردم شام را در مقابل شيعه از يك طرف و در مقابل اقوام غير عرب از طرف ديگر بر مى‏انگيخت بسيارى از اهل شام هم در آن وقت، مردمى بودند بى اطلاع و جاهل و طبعا زود باور كه به آسانى سخنى را مى‏پذيرفتند و در آن مبالغه و تعصب به كار مى‏بردند. از سوى ديگر، معاويه و خلف او يزيد و بعدا ديگر بنى اميه (به استثناى عمر بن عبد العزيز)، سخت به آزار و شكنجه شيعه مى‏پرداختند، پيشوايان و بزرگان شيعه را به شهادت مى‏رسانيدند، روز عاشورا را كه مهمترين روز سوگوارى شيعه است، عيد مى‏گرفتند و لباس نو مى‏پوشيدند و جشن و سرور بر پا مى‏كردند، و از هيچ توهين و تهمتى نسبت به شيعه فروگذار نمى‏كردند، شيعه نيز ساكت نمى‏نشستند و به صورتهاى مختلف با بنى اميّه به مبارزه بر مى‏خواستند و اگر ياراى مبارزه علنى نداشتند، در خفا براى بر انداختن بنى اميّه فعاليّت مى‏كردند، تا سرانجام امويان را از ميان بردند، امّا بى آنكه شيعه بخواهد بنى العبّاس روى كار آمدند، شيعه معتقد بود كه خلافت حق آل على عليه السلام است و بنى العباس مانند بنى اميّه، به ناحق آن را در دست گرفته‏اند و به قول نويسنده تاريخ قديم بخارا چون آل عباس خلافت را در دست گرفتند، شيعه آل على عليه السلام از خلافت آنان خرسند نبودند و مى‏گفتند: ما از رنج مروانيان اكنون خلاص يافتيم، ما را رنج آل عباس نمى‏بايد، فرزندان پيغمبر صلّى الله عليه وآله وسلّم بايد كه خليفه پيغامبر بود. دشمنى و ستمى كه عباسيان با آل على عليه السلام و پيروانشان روا مى‏داشتند، از دشمنى و ستم امويان كمتر نبود بلكه افزون بود، اينان نيز مردم را براى آزار رساندن به شيعه و دشمنى با آنان تحريك و ترغيب مى‏كردند، در آن وقت كه بيشتر ساكنان سرزمينهاى اسلامى پيرو مذاهب تسنن بودند، و غالب آنها از عقايد و فقه و حديث شيعه آگاهى نداشتند و پيشوايان شيعه را نمى‏شناختند، با تلقينات نادرستى كه به آنها شده بود و با اعمالى كه از اعمال بنى العباس مى‏ديدند، گاهى پاره‏اى از آنها، به دشمنى با شيعه بر ميخاستند و به آزار آنان مى‏پرداختند و نسبت به امورى كه از نظر شيعه مقدس و محترم بود، اهانت مى‏كردند.

2- تحريكات قصه‏گويان و قوالان و پاره‏اى از نويسندگان

گذشته از واعظان كه غالبا از معلومات كافى و عميقى برخوردار بودند، افراد ديگرى‏

/ 413