یادنامه علامه شریف رضی (قدس سره) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یادنامه علامه شریف رضی (قدس سره) - نسخه متنی

علی دوانی؛ همکاران: محمد رضا آل صادق، احمد الوائلی، احمد فرج اللَّه، صلاح الصاوی، جعفر الهلالی، علی اکبر هاشمی رفسنجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بودند كه براى مردم عادى و عامى سخن مى‏گفتند و مردم براى شنيدن سخنان آنها علاقه وافرى داشتند، از جمله اين افراد، قصه خوانان يا قصه گويان بودند كه در مساجد يا كنار كوچه‏ها بر روى كرسى مى‏نشستند و به عنوان موعظه براى مردم سخن مى‏گفتند، اين افراد داراى معلومات كافى نبودند و از دروغ‏گويى و جعل حديث هم باكى نداشتند، بيانشان رسا و فصيح و سخنانشان مسجع بود و آوازى دلنشين داشتند، و چون مستمعين آنها عوام الناس بودند براى جلب توجه ايشان تدابيرى به كار مى‏بردند، چهره خود را با روغن زيتون و سياه. دانه يا زيره، بخور مى‏دادند تا زرد شود (براى اين كه مردم ايشان را شب زنده‏دار و رياضت كش بدانند) بعضى از آنها چيزهايى همراه داشتند كه چون مى‏بوييدند، اشك از چشمانشان جارى مى‏شد، بعضى از قصه خوانان از روى وجد و عشق جامه‏هاى خود را مى‏دريدند. بنا بر گفته جاحظ، قصه‏گو بايد ريشى انبوه و سفيد داشته باشد، صداى رسا و خوب از حلقوم او بر آيد با هيئتى زيبا و پاكيزه و اشكى در آستين. قصه خوانان در مواردى كنار كوچه و بازار مى‏نشستند و مردم را به فتنه‏گرى و آشوب و دشمنى با يكديگر، سوق مى‏دادند، اين فتنه‏گرى گاهى چنان شدت مى‏يافت كه از طرف فرمانروايان دستور منع قصه خوانى داده مى‏شد، يكى از آن موارد در سال 279 بود كه قصه خوانان و منجمان (مدعيان پيشگويى از روى ستارگان) و فال بينان از نشستن در راهها و در مسجد جامع منع شدند، مورد ديگر در سال 367، كه نزاع مداوم ميان سنى و شيعه و شيوع فتنه و فساد، بغداد را به تباهى كشيده بود، عضد الدوله ديلمى، آن اوضاع را در اثر فتنه‏انگيزى قصه خوانان دانست و دستور داد، مناديان ندا در دهند كه هيچكس در كنار كوچه‏ها و در مسجد جامع به قصه خوانى نپردازد و اين كه هر كس از اين دستور سرپيچى كند، خونش هدر است. ظاهرا به علت فتنه‏گرى‏هاى قصه خوانان بوده است كه اخبارى در مذمت آنها وارد شده است معلوم است كه قصه خوانى از صدر اسلام وجود داشته و از قديميترين قصه خوانان اسود بن سريع است كه خدمت پيغمبر صلّى الله عليه وآله وسلّم را نيز درك كرده بود، وى پس از بناى مسجد بصره نخستين كسى است كه در آن به قصه خوانى پرداخت و

/ 413