بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
جاحظ از قديميترين نويسندگان و ادباى عرب فصلى از كتاب معروف خود، البيان و التبيين، را به اين طبقه اختصاص داده است.قوّالان با قصهگويان تفاوتى نداشتهاند، جز اين كه گويا از معلومات كمترى برخوردار بودهاند، در ضمن سخن گفتن هم جا به جا آواز مىخواندهاند، از قوالان قرن چهارم مردى معروف به عين الزمان بوده كه سخنان او مورد اعتماد نبوده است. بايد دانست كه قوالان مذكور با قول و غزل خوانان صوفيه كه در كتاب اسرار التوحيد و ديگر آثار صوفيه از آنها نام برده شده، به كلى تفاوت دارند.از عوامل ديگرى كه موجب اختلاف و نزاع ميان سنى و شيعه مىگرديد، كتابها و رسالههايى بود كه باعث دشمنى و نزاع ميان طرفين مىگشت، يكى از معروفترين اين گونه كتابها كتاب عثمانيه جاحظ است كه به احتمالى، قصه خوانان و قوالان مطالب تحريك آميز آن كتاب و نظائر آن را با بيانى بليغ و مؤثر و محرك براى مردم عامى نقل مىكردهاند و آنها را به جان يكديگر مىانداختهاند.
در قرن چهارم و پنجم
در قرن چهارم و پنجم، به خصوص در نيمه دوم قرن چهارم و نيمه اول قرن پنجم، رفتار اهل تسنن و شيعه نسبت به يكديگر و روابط آنها با يكديگر، با مقايسه با زمانهاى قبل و بعد از آن دو قرن به كلى متفاوت بود، درست است كه در اين دو قرن نيز اختلافاتى ميان سنى و شيعه وجود داشت كه گاهى به زد و خورد هم منجر مىشد اما با شرايطى كه وجود داشت، و با كم شدن عواملى كه موجب اختلاف مىگرديد، در بيشتر مواقع روابط دوستانه بود و در مواردى كه زد و خورد به ميان مىآمد، به موجب تعصبات محلهاى و قومى بود، همچنين در آن اوقات كه شيعه آشكارا شعائر مذهبى خود را انجام مىدادند، اهل تسنن همان طور كه گفته خواهد شد، معارضه به مثل مىكردند و اگر از اين رهگذر زد و خوردى پيش مىآمد، جنبه مذهبى نداشت و مربوط به دستهبنديهاى محلى بود.
رقابت اهل تسنن با شيعه در انجام شعارهاى مذهبى
گفته شد كه از نيمه دوّم قرن چهارم، شيعه به طور علنى در روز عاشورا بر امام حسين عليه السلام و اصحاب آن حضرت سوگوارى مىكردند و دسته جمعى در كوچه و بازار به شيون و ندبه مىپرداختند، و بيشتر از همه اهالى محله كرخ بغداد بدين امر اقدام مىنمودند.