بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
كامل حركت مىكردند، اهالى محله باب المراتب، فيلى كه از چوب ساخته بودند، در حالى كه گروهى مسلح بر آن سوار بودند با خود حركت مىدادند، چون به محله كرخ رسيدند، شيعه با بخور و عطريات و آب يخ از آنها استقبال كردند و شادمانى نمودند و به مشايعت ايشان پرداختند تا از كرخ خارج شدند، و در نيمه آن ماه شيعه به زيارت قبر موسى الكاظم رفتند. از مجموع اين جريانات، به خوبى معلوم مىشد كه نزاعها و زد و خوردهاى سنى و شيعه انگيزه اعتقادى نداشته و در نتيجه فتنهانگيزى عواملى كه تفرقه را به سود خود مىدانستهاند، بوده است، و به اصطلاح امروز جنبه سياسى داشته است، و اگر به اعتقاد مربوط بود، دوستى و صميميت معنى نداشت.
محله كرخ و مسجد براثا
در بررسى تاريخ شيعه در قرنهاى چهارم و پنجم، نام محله كرخ و مسجد براثا، بسيار به ميان مىآيد، از اين روى در پايان اين مقال، مناسب است كه از اين دو مكان نيز سخنى گفته شود: ياقوت گويد: كرخ به فتح پس سكون و خاء نقطهدار، به گمان من، لفظ عربى نيست و همانا اين لفظ نبطى است، وى چند ناحيه در عراق را كه كرخ ناميده مىشده است، ذكر كرده و در مورد كرخ بغداد گفته است كه دود بازارهاى بغداد، ديوارهاى شهر را سياه ميكرد و منصور (دوانيقى- بنا كننده شهر بغداد) از اين بابت اذيت مىشد، از اين روى بازارها را به محله كرخ منتقل كردند و باز گويد كرخ نخست در وسط بغداد بود و محلههاى ديگر در اطراف آن بود، اما اكنون (در اوايل قرن هفتم) محلهاى است تنها در وسط ويرانهها در قرنهاى چهارم و پنجم قسمت غربى بغداد كرخ ناميده مىشد و در آن مسجدهايى براى اقامه نماز جمعه قرار داشت. كرخ در آن زمان آبادترين محلههاى بغداد بوده، توانگران بغداد و قسمت مهمى از بازرگانان در آن مىزيستهاند. تمامى ساكنان كرخ شيعه امامى (جعفرى يا اثنى عشرى) بودند و در اطراف آن چند محله كه ساكنان آنها از مذاهب تسنن پيروى مىكردند، سكونت داشتند.در ميان قسمت شرقى و سمت قبله كرخ محله باب البصرة قرار داشت كه مردم آن سنّى