گوشه‏اى از احكام فقهى نهج البلاغه: - یادنامه علامه شریف رضی (قدس سره) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یادنامه علامه شریف رضی (قدس سره) - نسخه متنی

علی دوانی؛ همکاران: محمد رضا آل صادق، احمد الوائلی، احمد فرج اللَّه، صلاح الصاوی، جعفر الهلالی، علی اکبر هاشمی رفسنجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و مضمون آن به قدرى عالى و بر جسته و والا است كه صدور آن از غير معصوم محتمل نيست.

و به راستى اين چنين است، چه كسى غير از امام معصوم كه علمش از اقيانوس وحى و نبوت سرچشمه گرفته توانائى دارد چنين مضامينى را در دعا به كار برد مطلب در صحيفه سجاديه آن قدر بالا و شگفت انگيز و روحپرور و فصيح و بليغ است كه از قدرت هر انسان عادى خارج است.

همين معنى در باره محتواى نهج البلاغه به طرز عجيبى حكمفرماست زيرا بلندى فوق العاده مطالب، مخصوصا در خطبه‏ها، فصاحت و بلاغت شگفت‏انگيز عبارت، نشان مى‏دهد كه از سر چشمه‏اى در كنار سر چشمه قرآن سيراب شده و از مقام ولايتى مدد گرفته كه تالى تلو مقام نبوت و رسالت است.

مساله علو مضمون در نهج البلاغه چيزى نيست كه بر كسى مخفى باشد هر قدر در محتواى اين كتاب بيشتر تدبر شود اين حقيقت آشكارتر مى‏شود مخصوصا وقتى اين نكته را نيز به آن ضميمه كنيم كه نهج البلاغه تنها در يك موضوع سخن نمى‏گويد، بلكه موضوعات كاملا متنوع و مختلف كه هر يك بايد موضوع رشته تخصصى فرد يا گروهى باشد، از مسائل باريك و دقيق توحيد و معارف دينى و اسرار آفرينش گرفته تا مسائل اخلاقى و زهد و تقوى و جنگ و صلح و آئين كشوردارى، و در تمام اين موارد «علو مضمون» كاملا مشهود است، اينجاست كه به خوبى مى‏توان فهميد كه اين كلمات از حوصله يك انسان عادى بيرون است و جز با امداد الهى ميسر نيست و همين است كه انسان را در مورد نهج البلاغه و سند آن دلگرم مى‏سازد.

5- انسجام و هماهنگى

منظور يكنواختى يك حديث مجهول السند با روايات قطعى است: اگر كسى در اسناد خطبه‏ها و نامه‏ها و كلمات قصار نهج البلاغه ترديد كند حتما منظورش قضيه جزئيه است، نه يك قضيه كليه و به تعبير ديگر مجموع اين گفته‏ها «تواتر اجمالى دارد، يعنى يقين به صدور بعضى از اينها داريم چرا كه بسيارى از خطبه‏ها مشهور است و در كتب معروف ديگر كرارا نقل شده است، و هنگامى كه به مجموع نهج البلاغه نگاه مى‏كنيم از هماهنگى تعبيرات، جمله‏بنديها، مفاهيم، اهداف و نتائج به خوبى پى مى‏بريم كه همه از يك مغز جوشيده، و از يك زبان تراوش كرده، و از يك دهان گويا بيرون ريخته است.

اين هماهنگى خود نيز قرينه ديگرى بر تأييد اسناد اين كتاب بزرگ است، چه اين كه‏

دنامه‏علامه‏شريف‏رضى(مقالات‏كنگره‏ششم)، صفحه‏ى 348

صدور بعضى قطعى است و هماهنگى آنها با بقيه شاهد گوياى تراوش آنها از زبان امير مؤمنان على عليه السلام است.

مسأله سنجش سبكها خود يكى از طرق كشف صاحبان اشعار و نثرها است، به طورى كه آگاهان به اين فن هنگامى كه قطعه شعرى را ببينند به خوبى مى‏توانند بفهمند كه از حافظ يا سعدى يا نظامى و يا فردوسى و يا مولوى است چرا كه روش هر يك در نظم كاملا مشخص است (البته براى آگاهان اين فن).

ابن ابى الحديد در شرح خطبه «شقشقيه» از يكى از مشايخش نقل مى‏كند كه وقتى سخن ابن عباس را در پايان خطبه شقشقيه شنيد مى‏گويد بسيار متأسفم كه شخصى كلام على عليه السلام را با دادن نامه‏اى به دستش قطع كرد و نگذارد به انتها برسد او مى‏افزايد اگر من بودم به ابن عباس مى‏گفتم چرا متأسفى على عليه السلام همه گفتنيها را گفت و چيزى باقى نگذارد و هنگامى كه از او سؤال مى‏كنند آيا اين دليل بر اين است كه تو در خطبه شقشقيه ترديد دارى و آن را از كلام سيد رضى مى‏دانى گفت هرگز، چرا كه سخنان سيد رضى و سبك مطالب او كاملا شناخته شده است و هيچ شباهتى با آن ندارد (بلكه كاملا شبيه كلمات على عليه السلام است).

اكنون كه روشن شد نهج البلاغه چيزى نيست كه به عنوان ارسال اسناد بتوان آن را ناديده گرفت و در مسائل فقهى از آن صرف نظر كرد، به نقش عبارات، خطبه‏ها، نامه‏ها و كلمات قصار در فقه اسلامى مى‏پردازيم.

گوشه‏اى از احكام فقهى نهج البلاغه:

از آنجا كه در نهج البلاغه مطالب فراوانى پيرامون احكام فرعى آمده است مشكل بتوان همه آنها را در يك بحث فشرده گنجانيد ولى ما در اينجا به چند كتاب از كتب فقهى كه احاديث بيشترى دارد اشاره مى‏كنيم و موارد استفاده از آن را از كتاب «وسائل الشيعه» مشخص مى‏سازيم.

/ 413