در مورد تحريم شكايت حال به هنگام تنگناهاى زندگى به غير مسلمانان كه در ذيل كتاب زكات مطرح شده است امام مىفرمايد: «من شكى الحاجة الى مؤمن فكأنّما شكاها الى اللَّه و من شكاها الى كافر فكأنّما شكا اللَّه» كسى كه شكايت خود را نزد مؤمنى مطرح كند گوئى شكايت به نزد خدا برده و كسى كه نزد كافرى مطرح كند گوئى از خدا شكايت كرده است».و نيز در كتاب زكات در مورد آداب انفاق آمده است كه انسان همين كه نياز برادر مسلمان خود را احساس كرد بايد اقدام به انفاق كند و در انتظار تقاضا و شكايت حال ننشيند على عليه السلام در اين زمينه مىفرمايد: «السخأ ما كان ابتدأ فاما ما كان عن مسألة فحياء و تذمّم».«سخاوت آن است كه ابتدائى باشد اما اگر به دنبال سؤال و تقاضا انجام گيرد نوعى حيا و پرهيز از مذمت است».
در كتاب جهاد
مىدانيم كتاب جهاد را معمولا به دو بخش تقسيم مىكنند: «جهاد العدو، و جهاد النفس» در قسمت اول سخن از احكام جهاد با دشمنان خارجى است و در قسمت دوم سخن از مبارزه با هوا و هوس نفس سركش است.1- بحث جهاد نفسنهج البلاغه بيشترين سرمايهها را در اين قسمت در بر دارد، و از آن جهت كه اين فصل بيشتر به كتب اخلاقى مربوط مىشود شرح زيادى پيرامون آن نمىدهيم، همين اندازه خاطر نشان مىسازيم كه در كتاب وسائل الشيعة در ابواب مختلف كتاب «جهاد النفس» روايات زيادى از نهج البلاغه نقل شده است كه اشاره گذرا و كوتاهى را براى آنها كه مايلند بيشتر مطالعه كنند در اينجا مىآوريم: 1- باب وجوب اليقين باللَّه حديث 10.2- باب وجوب غلبة العقل على الشهوة حديث 4.