بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
را اثبات مىكند زيرا اختيار را بكلى از پيغمبر سلب مىنمايد تا چه رسد به بقيه مردم، ولى سيّد پاسخ مىدهد كه معنى آيه، عدم اختيار و دخالت پيغمبر صلّى الله عليه وآله وسلّم در ثواب و عقاب و صلاح و فساد و حيات و ممات ايشان است چگونه آيه از آن حضرت سلب اختيار مطلق مىكند در صورتى كه او را مأمور به دعوت و هدايت ايشان مىكند پس اين آيه و نظائرش براى انبياء ديگر زمانى نازل مىشود كه پيغمبران از ايمان نياوردن مردم خسته و مأيوس مىشوند و تقاضاى هلاك و استيصال آنها را مىنمايند. سيد رضى در جواب از اين آيه هفت قول نقل مىكند كه همگى آنها بعضى از اختيارات را از آن حضرت نفى مىكند و نفى كلى را تخصيص مىدهد مثلا در پاسخ چهارم از «زجّاج» نقل مىكند كه در جنگ احد زمانى كه پيشانى پيغمبر صلّى الله عليه وآله وسلّم شكست، آن حضرت خونها را با انگشت از پيشانى پاك مىكرد و مىفرمود: كيف يفلح قوم فعلوا هذا بنبيّهم و هو يدعوهم إلى ربّهم» سپس اين آيه نازل شد.آيه بيست و دوم: و جنة عرضها السماوات و الارض» سؤال مىشود كه چرا در اين آيه، عرض بهشت معين شده و طولش معين نشده است و پاسخ مىدهد كه عرض به معنى «كوه، حشيش، لشكر، وسعت و خلاف طول» مىآيد و در اينجا به معنى وسعت است.پاسخ ديگر اين كه عرضش كه اين مقدار است طولش بيشتر است.آيه بيست و سوم: وَ لَقَدْ كُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ در اين آيه سه سؤال است. اوّل آنكه مردن ديدنى نيست پس چگونه خدا مىفرمايد «رأيتموه» و پاسخش اينست كه مراد ديدن اسباب مرگ است، مانند فرود آمدن شمشير و نيزه. سؤال دوم اينست كه «نظر» به معنى «رؤيت» است، پس چگونه در آيه رؤيت و نظر هر دو آمده و فرموده است: «رأيتموه و أنتم تنظرون» و پاسخش اينست كه «رؤيت» به معنى ديدن است و «نظر» به معنى نگاه كردن يعنى چشم را بسوى چيزى دراز كردن كه اعم از رؤيت است پس معناى آيه اينست كه: اسباب مرگ به قدرى نزديك شما بود كه شما نگاه كرده و آن را مىديديد و سؤال سوم اينست كه معنى موت در آيه كشته شدن و در ميدان جهاد است و چگونه مسلمين كشته شدن خود را بدست كفار از خدا مىطلبيدهاند در صورتى كه كشتن مسلمين كفر است و آنان تمناى كفر كردهاند پاسخ اين سؤال اينست كه آنان تمنّاى موت كردند نه قتل (ولى جواب واقعى اينست كه كشتن كفر است نه شهيد شدن و آنان تمناى شهيد شدن مىكردند نه شهيد كردن).آيه بيست و چهارم وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها سؤال مىشود كه ما بسيار مىبينيم كسانى را كه دنيا را مىخواهند و به آن نمىرسند و پاسخ اينست كه مقصود از «اراده دنيا» رو آوردن بدنيا و عمل كردن براى آن و