بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
وجوهى را در تفسير اين آيه توضيح مىدهد كه يكى از آنها اين است كه: كسانى را كه پيروى دين تو كنند و فرامين تو را بجاى آورند، بر آنها قدرت و توانائى مىدهى. پس خداوند در مملكت هر سلطان غير مسلمانى، براى مسلمانان، يك سلطنتى قرار داده است، و مسلمين سزاوارتر از هر ملت غير از ملت اسلام به آن سلطنت هستند، پس سلطنت در حقيقت از آن مسلمين است، گر چه چند صباحى در دست كفار باشد و آنان مانع رسيدن مسلمين بحكومت شوند، لكن بر مسلمين لازم است كه قيام نمايند و اين حق را بگيرند. اينست سنت الهى.سيد رضى پس از بيان اين قول مىفرمايد: كه بازگشت اين عقيده به اين است كه ما جمله «تؤتى الملك من تشاء» را حكم بدانيم نه خبر.علامه شريف رضى از صفحه 72 ببعد ذيل آيه 28 سوره آل عمران: لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ.مىفرمايند: برخى از مفسرين بر اين عقيده هستند كه حق تعالى در اين آيه نهى فرموده است كه مسلمانان از روى قصد و عمد و اراده با كافرين دوستى كنند و بايد هر مسلمانى قلبا بر اين تصميم ادامه دهد، حتى در حال تقيه هم قلبا نبايد ابا كفار، موافق بود و آنان را وسيله شخصيت و مباهات خويش قرار داد، مگر اين كه از جان و مال خود بترسيد كه در اين صورت هم فقط مىتوان به زبان، اظهار دوستى كرد نه قلبا.محققين از علما گويند كه- تقيه- رخصت است و در جائى كه عزت و شرف اسلام در ترك آن باشد، مىتوان آن را ترك كرد.
مؤمن نه مىترسد و نه اظهار ترس مىكند:
سيد رضى از صفحه 272 ببعد، ذيل آيه 175 سوره آل عمران پس از بحث مفصلى مىفرمايد مراد از آيه إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ... اينست كه: شيطان با كمك و يارى دوستانش كه مشركين و منافقين هستند، مؤمنين را مىترسانند و آنان را از ادامه جنگ باز مىدارند و روحيهشان را تضعيف مىكنند.از همين رو است كه خداوند، مؤمنين را از اظهار خوف و تظاهر بر ترس باز داشته است، بگونهاى كه اگر هم مىترسند (چه اين يك امر طبيعى است كه برخى از افراد از حوادث ناگوار زود متأثر مىشوند و عدهاى نه) معذلك نبايد تظاهر بر ترس كنند مثل اين كه از گريه كردن بر اموات و شهدا نهى شده است، كه مراد، نهى از شيون و زارى- فرياد و ناله كردن