بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
گفت: اى قوم من، آيا اگر من دليل آشكارى از پروردگارم داشته باشم و رحمت او به سراغ من آمده باشد مىتوانم از فرمان او سرپيچى نمايم؟ اگر چنين كنم چه كسى مىتواند مرا در برابر وى يارى دهد؟ در اين صورت، سخنان شما بر اطمينان من نسبت به زيانكار بودنتان مىافزايد.اى قوم من، اين ناقه خداوند است كه براى شما دليل و نشانهاى است، بگذاريد در زمين خدا به چرا مشغول شود و هيچگونه آزارى به آن نرسانيد كه بزودى عذاب خدا، شما را فرو خواهد گرفت.اما آنها آن را از پاى درآوردند و او به آنها گفت: با اين كارتان حجت بر شما تمام شد سه روز در خانههايتان از زندگى بهرهمند گرديد و بعد از آن، عذاب الهى فرا خواهد رسيد و اين وعدهاى است كه دروغ نخواهد بود.هنگامى كه فرمان ما در مورد عذاب اين قوم فرا رسيد، صالح و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند به رحمت خود از عذاب و رسوائى آن روز نجات بخشيديم چرا كه پروردگارت قوى و شكستناپذير است.و آنها را كه ستم كرده بودند صيحه آسمانى فرو گرفت و در خانههايشان از پا در افتادند و مردند، آنچنان كه گوئى هرگز ساكن آن ديار نبودند، بدانيد قوم ثمود پروردگارشان را انكار كردند، دور باد قوم ثمود از رحمت پروردگار. (61 الى 68)
«ابراهيم و فرشتگان»
فرستادگان ما، با بشارت نزد ابراهيم آمدند و گفتند: سلام بر تو باد. او نيز گفت: سلام بر شما و طولى نكشيد كه گوساله بريانى براى آنها آورد.هنگامى كه مشاهده كرد آنها بسوى غذا دست دراز نمىكنند و از آن تناول نمىنمايند گمان كرد كه آنها در مورد او قصد سوئى دارند و نمىخواهند از غذاى او بخورند تا نان و نمك او را نخورده باشند.آنان را ناشناس ديد و در دل احساس ترس نمود.آنها به او گفتند: از ما نترس ما به سوى قوم لوط فرستاده شدهايم. و ما به او بشارت فرزند داديم و همسرش ايستاده بود از اين سخن خنديد و تعجب نمود و او را به اسحاق و يعقوب بشارت داديم. (الى 71)