بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اى فرزندان من، برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خدا نااميد نگرديد كه جز قوم كافر از رحمت او مأيوس نمىشوند.برادران يوسف به نزد وى بازگشتند، و گفتند، اى عزيز، ما و خاندانمان بىچيز شدهايم و متاع كمى براى تهيه مواد غذايى با خود آوردهايم، پيمانه ما را بطور كامل وفا كن و بر ما تصدق نما كه خداوند متصدقان را پاداش مىدهد.گفت: آيا دانستيد و بياد داريد كه با يوسف و برادرش چه كرديد آن زمان كه جاهل بوديد؟ گفتند: آيا تو همان يوسف هستى؟ گفت: آرى، من يوسفم و اين برادر من است. خداوند بر ما منت گذارده، هر كس تقوى پيشه كند و شكيبايى و استقامت نمايد سرانجام پيروز مىشود چرا كه خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمىكند.گفتند: بخدا قسم، خداوند تو را بر ما مقدم داشته و ما خطاكار بوديم.گفت: امروز ملامت و توبيخى بر شما نيست خداوند شما را مىبخشد، و ارحم الراحمين است.حال اين پيراهن مرا ببريد و به صورت پدرم بيندازيد بينا مىشود و همگى با خانواده نزد من آئيد.هنگامى كه كاروان از سرزمين مصر بيرون رفت پدرشان در كنعان به خانواده خويش گفت: اگر مرا به نادانى و كم عقلى نسبت ندهيد بوى يوسف را احساس مىكنم.گفتند:بخدا تو در همان انديشه اشتباه سابق و گمراهى پيشين خود هستى. (الى 95)