گلی از بوستان خدا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گلی از بوستان خدا - نسخه متنی

سیدمهدی حجتی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اى فرزندان من، برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خدا نااميد نگرديد كه جز قوم كافر از رحمت او مأيوس نمى‏شوند.

برادران يوسف به نزد وى بازگشتند، و گفتند، اى عزيز، ما و خاندانمان بى‏چيز شده‏ايم و متاع كمى براى تهيه مواد غذايى با خود آورده‏ايم، پيمانه ما را بطور كامل وفا كن و بر ما تصدق نما كه خداوند متصدقان را پاداش مى‏دهد.

گفت: آيا دانستيد و بياد داريد كه با يوسف و برادرش چه كرديد آن زمان كه جاهل بوديد؟ گفتند: آيا تو همان يوسف هستى؟ گفت: آرى، من يوسفم و اين برادر من است. خداوند بر ما منت گذارده، هر كس تقوى پيشه كند و شكيبايى و استقامت نمايد سرانجام پيروز مى‏شود چرا كه خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمى‏كند.

گفتند: بخدا قسم، خداوند تو را بر ما مقدم داشته و ما خطاكار بوديم.

گفت: امروز ملامت و توبيخى بر شما نيست خداوند شما را مى‏بخشد، و ارحم الراحمين است.

حال اين پيراهن مرا ببريد و به صورت پدرم بيندازيد بينا مى‏شود و همگى با خانواده نزد من آئيد.

هنگامى كه كاروان از سرزمين مصر بيرون رفت پدرشان در كنعان به خانواده خويش گفت: اگر مرا به نادانى و كم عقلى نسبت ندهيد بوى يوسف را احساس مى‏كنم.

گفتند:

بخدا تو در همان انديشه اشتباه سابق و گمراهى پيشين خود هستى. (الى 95)

/ 618