بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
و اين چنين مردم را متوجه حال آنها كرديم تا بدانند وعده رستاخيز خداوند حق است و در پايان جهان و قيامت شكى نيست.آنها پس از بيدارى، آخرت را برگزيدند و ما هم آنها را ميرانديم و مردم در اين مورد با هم نزاع مىكردند، گروهى مىگفتند بنائى بر غار بسازيد تا براى هميشه از نظر پنهان شوند و از آنها سخن نگوئيد كه پروردگارشان از وضع آنها آگاهتر است ولى آنها كه از رازشان آگاهى يافتند و آن را دليلى بر رستاخيز ديدند گفتند: ما مسجدى در كنار مدفن آنها مىسازيم تا خاطره آنها فراموش نشود.گروهى خواهند گفت: آنها سه نفر بودند كه چهارمينشان سگ آنها بود و گروهى مىگويند پنج نفر بودند كه ششمين آنها سگشان بود، همه اينها سخنانى بدون دليل است و گروهى مىگويند: آنها هفت نفر بودند و هشتمينشان سگ آنها بود، بگو: پروردگار من از تعداد آنها آگاهتر است جز گروه كمى تعداد آنها را نمىدانند، بنابر اين درباره آنها جز با دليل سخن مگوى و از هيچكس پيرامون آن سؤال منما.هرگز نگو: من فردا كارى انجام مىدهم، مگر اينكه خدا بخواهد و هرگاه فراموش كردى جبران نما و پروردگارت را بخاطر بياور و بگو: اميدوارم كه پروردگارم مرا به راهى روشنتر از اين هدايت كند.بدان كه آنها در غار سيصد سال درنگ كردند و نه سال ديگر نيز بر آن افزودند.بگو:خداوند از مدت توقفشان آگاهتر است غيب آسمانها و زمين از آن اوست و براستى چه بينا و چه شنوا است؟ آنها هيچ ولى و سرپرستى جز او ندارند و هيچكس در حكم او شريك نيست. آ نچه از كتاب پروردگارت بتو وحى شده تلاوت كن هيچ چيز سخنان او را دگرگون نمىسازد و ملجاء و پناهگاهى جز او نمىيابى. (الى 27)