بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
ما در اين قرآن هرگونه مثلى را براى مردم بيان كردهايم ولى انسان بيش از هر چيز به جدل مىپردازد.تنها مانع انسانها از اينكه هنگاميكه هدايت به سراغشان آمد ايمان بياورند و از پروردگارشان تقاضاى آمرزش كنند اين بود كه در انتظار سرنوشت پيشينيان بودند تا مجازات آنها دامان آنان نيز بگيرد و يا عذاب الهى را در برابر چشم خود مشاهده كنند آن وقت ايمان بياورند.ما پيامبران را جز براى بشارت و انذار نمىفرستيم، اما كافران همواره مجادله به باطل مىكنند تا به گمان خود حق را از ميان بردارند و آيات ما و مجازاتهايى را كه به آنها وعده داده شده است به باد مسخره بگيرند. (50 الى 56)
«خداوند در مجازات عجله نمىكند»
چه كسى ستمكارتر است از آنها كه به هنگام يادآورى آيات پروردگارشان از آن روى مىگردانند و آنچه را با دست خود انجام داده فراموش مىكنند، ما بر دلهايشان پرده افكندهايم تا نفهمند و در گوشهايشان سنگينى قرار دادهايم تا صداى حق را نشنوند و لذا اگر آنها را بسوى هدايت بخوانى هرگز هدايت نمىشوند.و پروردگار تو آمرزنده و صاحب رحمت است، اگر مىخواست آنها را به اعمالشان مجازات كند هر چه زودتر عذاب براى آنها مىفرستاد ولى براى آنها موعدى است كه با فرا رسيدنش راه فرارى نخواهند داشت.اين شهرها و آباديهاى ويران شده را كه مشاهده مىكنيد ما آنها را به هنگامى كه ستم كردهاند هلاك كرديم و در عين حال براى هلاكتشان موعدى قرار داديم. (57 الى 59)
«ماجراى موسى و حضر»
اى پيامبر، بخوان براى مردم هنگامى كه موسى به دوست خود گفت: من دست از جستجو و تلاش بر نمىدارم تا به مجمع البحرين آنجا كه دو دريا به هم برخورد مىكند برسم هر چند مدت طولانى به راه خود ادامه دهم.هنگامى كه به مجمع البحرين رسيدند ماهى خود را كه براى تغذيه همراه داشتند فراموش كردند و ماهى دوباره جان گرفت و راه خود را در پيش گرفت و رفت. (الى 61)