«ابراهيم پيامبر صديق» - گلی از بوستان خدا نسخه متنی

اى پيامبر، آنها از روز حسرت و پشيمانى كه همان روز قيامت است بترسان، روزى كه همه چيز پايان مى‏پذيرد در حالى كه آنها در غفلتند و ايمان نمى‏آورند، ما زمين و تمام كسانى را كه بر روى آن هستند را به ارث مى‏بريم و همگى به سوى ما باز مى‏گردند. (16

الى 40)

«ابراهيم پيامبر صديق»

اى پيامبر در اين كتاب، از ابراهيم ياد كن كه او بسيار راستگو و پيامبر خدا بود.

هنگامى كه به پدرش گفت اى پدر چرا چيزى را پرستش مى‏كنى كه نه مى‏شنود و نه هيچ مى‏بيند و نه هيچ مشكلى را از تو حل مى‏كند؟ اى پدر علم و دانشى نصيب من شده است كه تو از آن بهره‏اى ندارى، بنابر اين از من پيروى كن تا تو را به راه راست هدايت كنم.

اى پدر، شيطان را پرستش مكن كه شيطان نسبت به خداوند رحمن عصيانگر بود.

اى پدر من از اين مى‏ترسم كه عذابى از ناحيه خداوند رحمن به تو برسد در نتيجه از دوستان شيطان باشى.

پدرش گفت: اى ابراهيم آيا تو از خدايان من روى گردانى؟ اگر از اين كار دست بر ندارى تو را سنگباران مى‏كنم، از من براى مدتى طولانى دور شو.

ابراهيم گفت: سلام بر تو، من بزودى برايت از پروردگارم تقاضاى عفو مى‏كنم چرا كه او نسبت به من مهربان است.

من از شما و آنچه غير از خدا مى‏خوانيد كناره‏گيرى مى‏كنم و پروردگارم را مى‏خوانم و اميدوارم دعايم در پيشگاه پروردگارم بى‏پاسخ نماند.

هنگامى كه از آنها و از آنچه غير خدا مى‏پرستيدند كناره‏گيرى كرد ما اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم و هر يك را پيامبر بزرگى قرار داديم، و از رحمت خود به آنها ارزانى داشتيم و براى آنها نام نيك و مقام مقبول و برجسته در ميان همه امتها قرار داديم. (41 الى 50)

«موسى پيامبرى مخلص»

اى رسول ما، در اين كتاب ياد كن موسى را كه رسول و پيامبرى مخلص و والا مقام بود. (الى 51)