گلی از بوستان خدا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گلی از بوستان خدا - نسخه متنی

سیدمهدی حجتی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابراهيم بتها را شكست و بت‏پرستان گفتند: هر كس با خدايان ما چنين كرده قطعا از ستمگران است و بايد كيفر ببيند.

گروهى گفتند: شنيديم جوانى از مخالفت با بتها سخن مى‏گفت كه او را ابراهيم مى‏گفتند.

عده‏اى گفتند: او را در برابر چشم مردم بياوريد تا گواهى دهند.

هنگامى كه ابراهيم را حاضر كردند گفتند:

تو اين كار را با خدايان ما كرده‏اى، اى ابراهيم؟ ابراهيم گفت: بلكه بزرگشان كرده باشد از آنها سؤال كنيد اگر سخن مى‏گويند.

آنها به وجدان خود بازگشتند و با خود گفتند حقّا كه شما ستمگريد اما دوباره نداى وجدان را رها كرده و به عقيده قبل برگشتند و گفتند:

تو ميدانى كه اينها سخن نمى‏گويند.

ا براهيم گفت: آيا جز خدا چيزى را مى‏پرستيد كه نه كمترين سودى براى شما دارد و نه زيانى مى‏رساند، اف بر شما و بر آنچه غير از خدا پرستش مى‏كنيد، آيا انديشه نمى‏كنيد و عقل نداريد؟ گفتند: او را بسوزانيد و خدايان خود را يارى كنيد اگر كارى از شما ساخته است.

سرانجام او را در آتش انداختند ولى ما گفتيم اى آتش بر ابراهيم سرد و سالم باش.

آنها مى‏خواستند ابراهيم را با اين نقشه نابود كنند ولى ما آنها را زيانكارترين مردم قرار داديم.

پس از آن، او و لوط را به سوى سرزمين شام كه آنرا براى همه جهانيان پر بركت ساختيم روانه كرده و نجات بخشيديم.

و اسحاق و علاوه بر او يعقوب را به وى عطا كرديم و همه آنها را مردانى صالح قرار داديم.

/ 618