بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
ابراهيم بتها را شكست و بتپرستان گفتند: هر كس با خدايان ما چنين كرده قطعا از ستمگران است و بايد كيفر ببيند.گروهى گفتند: شنيديم جوانى از مخالفت با بتها سخن مىگفت كه او را ابراهيم مىگفتند.عدهاى گفتند: او را در برابر چشم مردم بياوريد تا گواهى دهند.هنگامى كه ابراهيم را حاضر كردند گفتند:تو اين كار را با خدايان ما كردهاى، اى ابراهيم؟ ابراهيم گفت: بلكه بزرگشان كرده باشد از آنها سؤال كنيد اگر سخن مىگويند.آنها به وجدان خود بازگشتند و با خود گفتند حقّا كه شما ستمگريد اما دوباره نداى وجدان را رها كرده و به عقيده قبل برگشتند و گفتند:تو ميدانى كه اينها سخن نمىگويند.ا براهيم گفت: آيا جز خدا چيزى را مىپرستيد كه نه كمترين سودى براى شما دارد و نه زيانى مىرساند، اف بر شما و بر آنچه غير از خدا پرستش مىكنيد، آيا انديشه نمىكنيد و عقل نداريد؟ گفتند: او را بسوزانيد و خدايان خود را يارى كنيد اگر كارى از شما ساخته است.سرانجام او را در آتش انداختند ولى ما گفتيم اى آتش بر ابراهيم سرد و سالم باش.آنها مىخواستند ابراهيم را با اين نقشه نابود كنند ولى ما آنها را زيانكارترين مردم قرار داديم.پس از آن، او و لوط را به سوى سرزمين شام كه آنرا براى همه جهانيان پر بركت ساختيم روانه كرده و نجات بخشيديم.و اسحاق و علاوه بر او يعقوب را به وى عطا كرديم و همه آنها را مردانى صالح قرار داديم.