«كفرانى كه تمدنى را نابود كرد»
براى قوم سبا در محل سكونتشان نشانهاى از قدرت الهى وجود داشت. آن دو باغ عظيم و گسترده از راست و چپ با ميوههاى فراوان بود.به آنها گفتيم از روزى پروردگارتان بخوريد و شكر او را به جا آوريد، شهرى است پاك و پاكيزه و پروردگارى است آمرزنده و مهربان.اما آنها از خدا روى گردان شدند و ما سيل ويرانگر را بر آنها فرستاديم و دو باغ پر بركتشان را به دو باغ بىارزش با ميوههاى تلخ و درختان شورهگز و اندكى درخت سدر مبدل ساختيم.اين را به خاطر كفرشان به آنها جزا داديم و آيا جز كفران كننده را به چنين مجازاتى كيفر مىدهيم.ميان آنها و سرزمينهايى كه بركت داده بوديم شهرها و آباديهاى آشكار قرار داديم و فاصلههاى متناسب و نزديك مقرر داشتيم و به آنها گفتيم شبها و روزها در اين آباديها در امنيت كامل مسافرت كنيد.اما آنها گفتند: پروردگارا ميان سفرهاى ما دورى بيفكن تا بينوايان نتوانند دوش به دوش اغنيا سفر كنند و با اين كار آنها به خويشتن ستم كردند و ما آنها را اخبار و داستانى براى ديگران قرار داديم و جمعيتشان را متلاشى ساختيم. در اين ماجرا آيات و نشانههاى عبرتى است براى هر صابر شكرگزار.آرى به يقين، ابليس گمان خود را درباره آنها محقق يافت كه همگى جز گروه اندكى از مؤمنان از او پيروى كردند.او سلطه بر آنان نداشت و آنها را در پيروى از خود مجبور نساخت و هدف از آزادى شيطان در وسوسههايش اين بود كه مؤمنان به آخرت، از آنان كه در شك هستند شناخته شوند و پروردگار تو نگهبان و حافظ همه چيز است. (15 الى 21)«شفاعت بىاذن خدا ممكن نيست»
اى رسول ما به آنان بگو: كسانى را كه غير از خدا معبود خود مىپنداريد بخوانيد آنها هرگز گرهى از كار شما نمىگشايند چرا كه آنها به اندازه ذرهاى در آسمانها و زمين مالك نبوده و در خلقت و مالكيت آنها شريك نيستند و در آفرينش نيز يار و ياور او نبودهاند.(22)