بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
و همين گونه در هيچ شهر و ديارى پيش از تو پيامبرى انذار كننده نفرستاديم مگر اينكه ثروتمندان مست و مغرور گفتند: ما پدران خود را بر مذهبى يافتيم و به آثار آنها اقتدا مىكنيم.پيامبرشان گفت: آيا اگر من آئينى هدايت بخشتر از آنچه پدرانتان را بر آن يافتيد آورده باشم باز هم انكار مىكنيد؟ گفتند: آرى ما به آنچه شما به آن مبعوث شدهايد كافريم، لذا ما از آنها انتقام گرفتيم بنگر پايان كار تكذيب كنندگان چگونه بود؟ (15 الى 25)
«كسى را مىپرستم كه مرا آفريده»
اى رسول ما، به خاطر بياور هنگامى را كه ابراهيم به پدرش و قومش گفت: من از آنچه شما مىپرستيد بيزارم مگر آن خدائى كه مرا آفريده كه او هدايتم خواهد كرد.ابراهيم كلمه توحيد را كلمه باقيه در اعقاب خود قرار داد تا به سوى خدا بازگردند و ما اين گروه و پدران آنها را از مواهب دنيا بهرهمند ساختيم تا حق و فرستاده آشكار الهى به سراغشان آمد گفتند: اين سحر است و ما نسبت به آن كافريم. (26 الى 30)
«خداست كه رحمتش را تقسيم مىكند»
كافران و مشركان گفتند: چرا اين قرآن بر مرد بزرگ و ثروتمندى از اين دو شهر مكه و طائف نازل نشده است؟ اى رسول ما آيا آنها رحمت پروردگارت را تقسيم مىكنند؟ ما معيشت آنها را در حيات دنيا در ميان آنان تقسيم كرديم و بعضى را بر بعضى برترى داديم تا يكديگر را تسخير و با هم تعاون و همكارى نمايند و رحمت پروردگارت از آنچه جمع آورى مىكنند بهتر است. (31 الى 32)
«نعمات آخرت خاص پرهيزگاران است»
اگر تمكن كفار از مواهب مادى سبب نمىشد كه همه مردم امت واحد، گمراه شده و به طرف كفر تمايل پيدا كنند، ما براى كسانيكه كافر مىشدند خانههايى با سقفهايى از نقره قرار مىداديم و همچنين نردبانهائى كه از آن بالا روند.