«قوم عاد و عذاب خداوند» - گلی از بوستان خدا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گلی از بوستان خدا - نسخه متنی

سیدمهدی حجتی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«قوم عاد و عذاب خداوند»

اى رسول ما، سرگذشت هود برادر قوم عاد را به آنها يادآورى كن آن زمان كه قومش را در سرزمين احقاف انذار كرد در حالى كه پيامبران زيادى قبل از او در گذشته‏هاى دور و نزديك بودند كه مى‏گفتند: جز خداوند يگانه را نپرستيد من بر شما از عذاب بزرگى مى‏ترسم.

آنها گفتند: تو آمده‏اى كه ما را با دروغهايت از خدايانمان برگردانى، اگر راست مى‏گوئى عذابى را كه به ما وعده مى‏دهى بياور.

گفت: آگاهى تنها نزد خداست من تنها آنچه را به آن فرستاده شده‏ام به شما ابلاغ مى‏كنم، وظيفه من همين است، اما شما را قومى مى‏بينم كه همه در جهل هستيد.

سرانجام ابرى در آسمان ظاهر شد و آن را به صورت ابر گسترده‏اى ديدند كه به سوى دره‏ها و آبگيرهاى آنان در حركت است، گفتند: اين ابرى است باران زا، ولى به آنها گفته شد اين همان چيزى است كه براى آمدنش شتاب مى‏كرديد، تند بادى است وحشتناك كه عذاب دردناكى در آن است.

همه چيز را به فرمان پروردگار درهم مى‏كوبد و نابود مى‏كند، آنها صبح كردند در حالى كه چيزى جز خانه‏هاى آنها به چشم نمى‏خورد، ما اين گونه مجرمان را كيفر مى‏دهيم.

اى مشركان، ما به قوم عاد قدرتى داديم كه به شما نداديم و براى آنها گوش و چشم و قلب قرار داديم، اما به هنگام نزول عذاب نه گوشها و چشمها و نه عقلهايشان براى آنها سودى نداشت چرا كه آيات خدا را انكار مى‏كردند و سرانجام آنچه را استهزا مى‏كردند بر آنها وارد شد.

ما اقوامى را كه در اطراف شما بودند هلاك كرديم و آيات خود را به صورتهاى گوناگون براى آنان بيان نموديم شايد بازگردند.

پس چرا معبودانى را كه غير از خدا برگزيدند به گمان اينكه آنها را به خدا نزديك مى‏كنند، آنها را يارى نكردند؟ بلكه از ميان آنها گم شدند اين بود نتيجه دروغ آنها و آنچه را افترا مى‏بستند. (21 الى 28)

/ 618