(در مكه نازل شده و شامل شصت و دو آيه است) به نام خداوند بخشنده مهربان سوگند به ستاره هنگامى كه افول و غروب مىكند كه هرگز دوست شما محمد، منحرف نشده و مقصد را گم نكرده است و هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگويد.آنچه آورده چيزى جز وحى نيست كه به او وحى شده است.آن كس كه قدرت عظيمى دارد او را تعليم داده، همانكس كه توانائى فوق العاده و سلطه بر همه چيز دارد، در حالى كه در افق اعلى قرار داشت و او همان جبرئيل امين بود كه در غار حرا به پيامبر نزديك و نزديكتر شد تا آنكه فاصله او به اندازه دو كمان يا كمتر بود.در اينجا خداوند آنچه را وحى كردنى بود توسط جبرئيل به بندهاش وحى نمود و قلب او در آنچه ديد هرگز دروغ نمىگفت.آيا درباره آنچه ديده با او مجادله مىكنيد؟ پيامبر بار ديگر نيز جبرئيل را مشاهده كرد، در شب معراج نزد سدره المنتهى كه جنت المأوى در آنجاست.در آن هنگام كه چيزى مانند نور خيره كنندهاى سدره المنتهى را پوشانده بود.و چشم او هرگز منحرف نشد و طغيان ننمود.او پارهاى از آيات و نشانههاى بزرگ پروردگارش را مشاهده كرد. (1 الى 18)
«بتها ساخته و پرداخته هواى نفس شماست»
اى مشركان، به من بگوئيد آيا بتهاى لات و عزى و منات كه سومين آنهاست دختران خدا هستند؟ آيا سهم شما پسر است و سهم او دختر، در حالى كه به گمان شما دختران كم ارزشتر از پسران هستند.در اين صورت اين تقسيمى است غير عادلانه.اينها فقط نامهائى است كه شما و پدرانتان بر آنها گذاشتهايد و هرگز خداوند دليل و حجّتى بر آن نازل نكرده، آنان فقط از گمانهاى بىاساس و هواى نفس پيروى مىكنند در حالى كه هدايت از سوى پروردگارشان براى آنها آمده است. (19 الى 23)
«شفاعت تنها به اذن خداست»
آيا آنچه انسان تمنّا دارد به آن مىرسد؟ در حالى كه آخرت و دنيا از آن خداست و چه بسيار فرشتگانى كه در آسمانها هستند و شفاعت آنها سودى نمىبخشد مگر بعد از آنكه خدا براى هر كس بخواهد و راضى باشد اجازه شفاعت دهد. (24 الى 26)