«فرعون و ادعاى خدايى» - گلی از بوستان خدا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گلی از بوستان خدا - نسخه متنی

سیدمهدی حجتی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پوسيده‏اى شديم ممكن است زنده شويم؟ آنها مى‏گويند: اگر قيامتى در كار باشد پس بازگشتى زيانبار در انتظار ما خواهد بود، آرى اين بازگشت حق است و تنها با يك صيحه عظيم رخ خواهد داد و ناگهان همگى بر عرصه زمين ظاهر خواهند شد. (1 الى 14)

«فرعون و ادعاى خدايى»

اى پيامبر، آيا داستان موسى به تو رسيده است؟ در آن هنگام كه پروردگارش او را در سرزمين مقدس طوى صدا زد و گفت: به سوى فرعون برو كه طغيان كرده است، و به او بگو: آيا مى‏خواهى پاكيزه شوى؟ و من ترا بسوى پروردگارت هدايت كنم تا از او بترسى و خلاف فرمان او را انجام ندهى؟ سپس موسى معجزه بزرگ را به او نشان داد، اما او تكذيب كرد و عصيان نمود، سپس پشت كرد و پيوسته براى نابودى آئين موسى تلاش نمود و ساحران را جمع كرد و مردم را دعوت نمود و گفت: من پروردگار بزرگ شما هستم، لذا خداوند او را به عذاب آخرت و دنيا گرفتار ساخت‏ و در اين كار عبرتى است براى كسانى كه خدا ترسند.

(15 الى 26)

«آفرينش شما مشكلتر است يا آسمانها»

اى مردم آيا آفرينش شما بعد از مرگ مشكلتر است يا آفرينش آسمانى كه خداوند بنا نهاد و سقف آن را برافراشته و آن را منظم ساخت‏ و شبش را تاريك و روزش را آشكار و روشن نمود و زمين را بعد از آن گسترش داد، آبش را خارج كرد و چراگاهش را آماده ساخت‏ و كوهها را ثابت و محكم نمود، همه اينها براى بهره‏گيرى شما و چهارپايان شماست. (27 الى 33)

«حالات طاغيان و خائفان در قيامت»

هنگامى كه آن حادثه بزرگ قيامت روى دهد، در آن روز انسان به ياد كوششهايش مى‏افتد و جهنم براى بينندگان آشكار مى‏گردد، اما آن كس كه طغيان كرده‏ و زندگى دنيا را مقدم داشته‏ مسلّما دوزخ جايگاه اوست‏ و آن كس كه از مقام پروردگارش خائف بوده و نفس را از هوى بازداشته‏ بهشت جايگاه اوست. (34 الى 41)

«تاريخ قيامت را تنها خدا مى‏داند»

اى پيامبر، از تو در باره قيامت سؤال مى‏كنند كه در چه زمانى واقع مى‏شود، تو را با يادآورى اين سخن چكار؟ انتهاى آن به سوى پروردگار تو است، كار تو فقط انذار كردن‏

/ 618