بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید صفحهى 571 دهنده، و به لذت مناجات در خلوتها انس بخشنده، و ميان او و ميان معرفت خود پردهها بردارنده. پس اين و امثال اين علامات دوست داشتن خداى است بنده را. و اكنون علامات دوست داشتن بنده خداى را ياد كنيم، چه اين نيز علامات دوست داشتن خداى است بنده را. سخن در علامات دوست داشتن بنده خداى تعالى را بدان كه هر كسى دعوى دوستى كند. دعوى در غايت آسانى است و معنى در نهايت دشوارى. پس نبايد كه آدمى به تلبيس شيطان و خداع نفس فريفته شود هر گاه كه دعوى محبت خداى كند، تا او را به علامتها نيازمايد و به برهانها و دليلها مطالبت نكند. و دوستى شجره طيّب است كه بيخ آن استوار است و شاخ آن به آسمان رسيده و ميوهها از آن بر دل و زبان و جوارح فايض شود. و اين آثار فايضه از آن بر دل و جوارح بر محبت دلالت كند، چنانكه دلالت دود بر آتش است، و ميوه بر درخت. و آن بسيار است. و يكى از آن دوست داشتن لقاى حق تعالى است به طريق كشف و مشاهده در دار سلام. و صورت نبندد كه دل محبوبى را دوست دارد كه نه مشاهده و لقاى او را دوست دارد. و چون داند كه بر آن واصل نشود مگر به ارتحال از دنيا و مفارقت آن به مرگ، پس بايد كه دوستدار مرگ باشد و از او گريزان نبود، چه بر محب گران نيايد كه از وطن خود سفر كند و به مستقر محبوب رود تا به مشاهده او لذت يابد، و مرگ كليد ديدار و در دخول بر مشاهده است. پيغامبر (عليه السلام) گفت: من احبّ لقاء الله احبّ الله لقاءه، اى، هر كه ديدن خداى دوست دارد، خداى ديدن او دوست دارد. و حذيفه در حال مرگ گفت: دوست با فاقه آمد، رستگارى مباد هر كه پشيمان شود. و يكى از سلف گفت: در بنده هيچ خصلتى نزديك خداى پس از دوستى لقاى او دوستتر از بسيارى سجود نيست. پس دوستى لقاى خداى تعالى بر سجود تقديم كرد. و حق تعالى براى حقيقت صدق در دوستى «كشته شدن در راه خداى» شرط فرمود، چون جماعتى گفتند كه ما خداى را دوست داريم، پس در راه خداى كشته شدن و طلب شهادت علامت آن گردانيد، و گفت: إِنَّ الله يُحِبُّ الَّذِينَ يُقاتِلُونَ في سَبِيلِهِ صَفًّا. و گفت: يُقاتِلُونَ في سَبِيلِ الله فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ. و در وصيت أبو بكر عمر را آمده است كه حق گران است و با گرانى گواران است، و باطل سبك است و با سبكى ناگوار است، پس اگر وصيت من نگاه دارى، هيچ غايبى نزديك تو دوستتر از مرگ نباشد و او رسنده است به تو، و اگر وصيت من ضايع دارى، هيچ چيز نزديك تو دشمنتر از مرگ نبود