معناى واژهها
14 [فصاله]: از شير گرفتن او.
15 [جاهداك]: هر چه در توان داشتند به كار بستند تا دين تو را دگرگون سازند.
[اناب الىّ]: با طاعت به سوى ما باز گردند.
16 [مثقال حبّة]: به كوچكترين مقدار.
18 [لا تصعّر خدّك]: از روى كبر و خود خواهى از او روى بر مگردان و «صعّر» به معناى «امال» است.
[مرحا]: شاد و سرمست.
[مختال فخور]: متكبّر و سرمست از برتريها.
19 [و اغضض من صوتك]: صداى خود را پايين بياور.
[انكر]: زشتترين.
[اسبغ]: تمام كرد و گستراند.
هر كس كه شكر گويد براى خود گفته است
رهنمودهايى از آيات:
بشر چگونه تكامل مىيابد و از هدايت و سعادت بهره مىجويد؟ حكمت الهى كه فرد را برترى مىبخشد و جامعه را به اعتلا مىرساند چيست؟
در اين آيات پاسخى است كافى براى كسانى كه در وصاياى لقمان حكيم