تفسیر هدایت جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر هدایت - جلد 10

سیدمحمدتقی مدرسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



حكمت را به لقمان به سبب اصل و نسب يا مال يا خاندان يا نيروى جسمانى يا جمال صورت ندادند. بلكه لقمان مردى بود در اطاعت و فرمان خداوندى سخت پابرجا. پرهيزگار بود و خاموش و فروتن. با نظرى عميق و انديشه‏اى بلند و نگاه عبرت آموز. روزها هرگز نمى‏خوابيد و هرگز كسى او را موقع بول يا غايط نديد يا به هنگام شستشو. و اين به سبب حياى او بود. لقمان هرگز از چيزى نمى‏خنديد مى‏ترسيد مرتكب گناه شود. هرگز خشمگين نمى‏شد، با كسى شوخى نمى‏كرد. از چيزى دنيوى كه به دستش مى‏افتاد خوشحال نمى‏شد و اگر آن را از دست مى‏داد غمگين نمى‏گشت. زنهايى را به عقد خود در مى‏آورد و صاحب فرزندان بسيار شد كه بيشتر آنها در كودكى مردند و لقمان در مرگ آنها گريه نكرد. هر گاه به دو مرد مى‏گذشت كه بر سر چيزى با هم نزاع مى‏كردند آنها را آشتى مى‏داد. و از نزدشان نمى‏رفت تا با هم دوست شوند. هيچ گاه سخن دلپذيرى از كسى نمى‏شنيد مگر آن كه او را از تفسير آن و گوينده آن سؤال مى‏كرد. با فقها و حكما زياد مى‏نشست چون به مجلس قاضيان و پادشاهان و سلاطين مى‏گذشت براى قاضيان از شغلى كه عهده‏دار شده‏اند زارى مى‏كرد و براى پادشاهان و سلاطين به سبب مغرور شدن به مقامشان و اطمينان و اعتماد به آن از خدا رحمت مى‏خواست.


همواره از سر عبرت مى‏نگريست و مى‏آموخت كه چگونه بر نفس خود غالب گردد.


با هوا و هوس خود مبارزه مى‏نمود و نمى‏گذاشت اسير دست شيطان گردد ... دل خود را با انديشه درمان مى‏نمود و نفس خود را به عبرت. جز در چيزى كه مربوط به او بود شركت نمى‏كرد از اين روى بود كه او را حكمت دادند و عصمت ارزانى شد. «7»


احسان به مردم پديده‏اى است كه از شكر خداى تعالى سرچشمه مى‏گيرد.


آن خشنودى روانى و عملى است كه در رفتار ما به صورت بخشش و فداكارى و جهاد منعكس مى‏گردد و هر نعمتى را شكرى است كه ويژه آن است. شكر نعمت‏



7- همان منبع، ص 196 و 197.

/ 391