تلقين مىكند كه اين نعمت كه تو راست زوال يابنده است. غرور دشمن تواضع است و فخر و مباهات دشمن سعى و تنبلى دشمن كوشش است و تواضع و سعى و كوشش سبب باقى ماندن نعمت و افزون شدن آن مىشود ... در حديث آمده است: امام صادق عليه السلام فرمود: «هر گاه خداوند نعمتى را به بندهاى عطا كند و آن بنده در دل قدر نعمت را بشناسد و با زبان خداوند را سپاس گويد به محض آن كه گفتهاش تمام شود دستور داده مىشود كه بر آن نعمت افزون گردد». در حالى كه سپاسگزارى نكرده از نعمت، صاحبان نعمت را در جنبههاى منفى آن فرو مىبرد و بلكه نعمت براى آنان به كيفر و عذاب تبديل مىشود. آيا نديدهاى كه تمدنهاى عالى و رفيع سرنگون شدند و از ميان رفتند؟ چرا؟ زيرا مردم آن شكر خداى به جا نياوردند، بلكه در بحر غرور و جباريت فرو رفته بودند و مرتكب فساد در زمين شدند خطاكاريهايشان آنها را بر زمين زد و نابود كرد. از اين جاست كه در حديث شريف از امام صادق (ع) روايت شده كه: «خداوند به قومى نعمت عنايت كرد. آنها شكر نعمت نگفتند و نعمتشان وبالشان شد و خداوند قومى را به مصيبتى مبتلى نمود اينان صبر كردند بر آن مصيبت خدا آن را به نعمت بدل ساخت». ترك شكر خدا نه تنها نعمت را زايل مىكند بلكه سبب مىشود كه ديگر بازنگردد. مثلا خداوند به يكى از بندگان خود نعمت سرورى دهد و اين بنده در منصب خود مغرور شود تا او را از آن منصب بيندازند، بار ديگر بازگشت اين نعمت به او بسى دشوار است زيرا مردم او را در حكومت آزمودهاند و ديگر راضى به حكومت او نمىشوند. زيد الشحام از امام صادق (ع) روايت مىكند كه فرمود: «با نعمتى كه شما را مىدهند به خوبى رفتار كنيد و بترسيد كه مبادا از شما