است كه مىتواند اعمال ناپسند را نيكو جلوه دهد تا حدى كه عقل او سلب شود و حقيقت وقتى در برابر او چهره گشايد كه ديگر زمان از دست رفته و فايدتى ندارد.
پس هنگامى كه مرگشان فرا رسد و نشانههاى عذاب آشكار گردد، از خواب غفلت بيدار مىشوند و آن گاه در مىيابند كه اينان نيز مىتوانستند اهل بهشت شوند ولى گرفتار عذاب جهنم شدند.
در اين زمان صفوف از يكديگر جدا شود و مؤمنان از مجرمان مشخص گردند. مؤمنان در باغهاى بهشت سرگرم عيش و لذتاند و حال آن كه مجرمان در طبقات دوزخ گرفتار آتش.
اكنون اين سؤال پيش مىآيد كه چگونه ممكن است انسان خود را از حلقه محاصره جرايم بيرون كشد و از آن حجاب ستبر كه ميان او و حقيقت فاصله انداخته بيرون آيد.
پاسخ اين سؤال را در حديثى كه از حضرت امير المؤمنين (ع) روايت شده مىيابيم. حضرت به هنگام توصيه اصحابش به نماز مىفرمايد:
«آيا آبگيرى را كه بر در خانه شخصى باشد ديدهايد كه آن شخص اگر هر شبانه روز پنج بار در آن خود را بشويد ديگر چركى بر تن او باقى نمىماند». «2»
نماز هم بدين سان گناهان بشر را مىزدايد. از اين روست كه خداى تعالى در پايان اين درس اوقات نماز را به ياد ما مىآورد.
شرح آيات:
[11] براى اين كه انسان مرتكب گناهان نشود و به عواقب ناگوار آن گرفتار نيايد خداى تعالى قيامت را به ياد ما مىآورد. يعنى روزى را كه بايد در برابر محكمه عدل الهى قرار گيريم و حساب اعمال خويش را پس بدهيم.
آن گاه با ايجازى بليغ مسئله رستاخيز را مطرح مىنمايد: آيا خدا موجودات
2- نهج البلاغه، خطبه 199، ص 316- 317.